کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کیک پنیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کیک خاکی
لغتنامه دهخدا
کیک خاکی . [ ک َ / ک ِ ک ِ کی ] (اِ مرکب ) کرمی است که آفت چغندر است . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
کیک آباد
لغتنامه دهخدا
کیک آباد. (اِخ ) کچی آباد. دهی از دهستان شهرویران است که در بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد واقع است و 330 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
کیک واسه
لغتنامه دهخدا
کیک واسه . [ ک َ / ک ِ س َ / س ِ ] (اِ مرکب ) حشیشةالبراغیث . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ، از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
کیک واشه
لغتنامه دهخدا
کیک واشه . [ ک َ / ک ِ ش َ / ش ِ ] (اِ مرکب ) اسم فارسی حشیشةالبراغیث است ، وصاحب تحفه گفته اسم طبری قسمی از دوقس است . (فهرست مخزن الادویه ). کیک به فتح کاف معروف است و واش به زبان تبرستانی علف است ، معنی ترکیبی آن یعنی علف کیک ، چون آن را در خانه و...