کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کیفی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کیفی
لغتنامه دهخدا
کیفی . [ ] (اِخ ) حصن کیفی ، قلعه ای است میان آمِد و جزیره ٔ ابن عمر. (منتهی الارب ) : سلطان جنید از اردبیل با بسیاری ازاهل ارادت طریق مسافرت اختیار نموده به جانب دیاربکر نهضت فرمود و چون حصن کیفی که به حصن کیف اشتهار یافته از یمن مقدم همایونش غیرت ا...
-
کیفی
لغتنامه دهخدا
کیفی . [ ک َ / ک ِ ] (اِخ ) معروف به نومسلمان . از شاعران قرن یازدهم هجری است . در سبزوار متولد گردید و به سیستان مهاجرت کرد و از دین یهود به اسلام مشرف شد. صاحب تذکره ٔ میخانه به سال 1025 هَ . ق . وی را در لاهور ملاقات کرده است . مثنویی در بحر مثنوی...
-
کیفی
لغتنامه دهخدا
کیفی . [ ک َ / ک ِ ] (ص نسبی ) منسوب به کیف . چونی .مقابل کَمّی . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || مأخوذ از تازی ، مست و مخمور. || هر چیزی که مستی آورد و نشئه دهد. (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
رأس کیفی
لغتنامه دهخدا
رأس کیفی . [ رَءْ س ِ ک َ فا ] (اِخ ) موضعی است بجزیره ای از دیار مصر. (منتهی الارب ). جایگاهی است دردیار مصر در جزیره ٔ قرب حران . (از معجم البلدان ).
-
جستوجو در متن
-
کیف
لغتنامه دهخدا
کیف . [ ] (اِخ ) رجوع به کیفی (اِخ ) و حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 438 شود.
-
سبزقبا
لغتنامه دهخدا
سبزقبا. [ س َ ق َ ] (اِ مرکب ) مرغی است که آن را سبزک خوانند و آن سبز میباشد بسرخی مایل و تاجی هم دارد. (برهان ) (آنندراج ). به لغت اصفهانی اسم شقراق است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). شِقِرّاق . مرغی است کوچک با خجک های سرخ و سبز و سیاه و سپید. (منتهی الار...
-
ماتریالیسم
لغتنامه دهخدا
ماتریالیسم . [ ت ِرْ ] (فرانسوی ، اِ) نظریه و مکتب فلسفی است که دنیای خارج را واقعی و حقیقی و بیرون از شعور انسان می داند. ماتریالیسم معتقد است که ماده مبداء و اساس است و حس و شعور و تفکر فرع و زائیده ٔ ماده است و درک خاصیت ماده ٔ تکامل یافته و عالی ...
-
خدیجه بیگم
لغتنامه دهخدا
خدیجه بیگم . [ خ َ ج َ ب ِ گ ُ ] (اِخ ) وی خواهر ابوالنصر حسن بیک و بنت امیرعلی بیک بن امیر قراعثمان است که به ازدواج سلطان خلیل جد شاه اسماعیل صفوی اول درآمد. حسن بیک برادر او حاکم دیاربکر بود و چون سلطان خلیل با جمعی از مریدان راه دیاربکر در پیش گر...
-
دموگرافی
لغتنامه دهخدا
دموگرافی . [ دِ مُگ ْ / م ُ گ ِ ] (فرانسوی ، اِ) جمعیت شناسی . علم تحقیق در جمعیت های انسانی ، خاصه از لحاظ کمی . لفظ دموگرافی نخستین بار در کتاب مقدمات آمار انسانی یا دموگرافی تطبیقی (1855 م .) از آشیل گیار (1799 - 1876 م .). طبیعیدان و جمعیت شناس ف...
-
تجزیه
لغتنامه دهخدا
تجزیه . [ ت َ ی َ ] (ع مص ) پاره پاره کردن و تقسیم کردن چیزی را. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). جزء جزء کردن چیزی را. (ناظم الاطباء). جزء جزء و پاره پاره کردن .(فرهنگ نظام ). تجزئه ؛ بخش بخش کردن . حدیث : لاتعضیة فی المیراث الا فیما حَمل َ القسم ؛ ای لات...
-
تشکیک
لغتنامه دهخدا
تشکیک .[ ت َ ] (ع مص ) به شک افکندن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). در گمان افکندن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). در شک افکندن کسی را. (غیاث اللغات ). در شک انداختن . (آنندراج ). || (اصطلاح منطق ) تشکیک در لغت به معنی شک و ...
-
تحلیل قیاس
لغتنامه دهخدا
تحلیل قیاس . [ ت َ لی ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آنالوطیقای اول . خواجه نصیر طوسی در اساس الاقتباس آرد: قیاساتی که در علوم و اثناء محاورات از جهت اثبات و ابطال مطالب ایراد کنند بیشتر آن بود که از ترتیبها تحریف یافته باشد. و باشد که مقارن چیزهایی ...
-
ماده
لغتنامه دهخدا
ماده . [ مادْ دَ / مادْ دِ ] (از ع ، اِ) از مادة عربی . اصل هر چیز. مایه . ج ، مواد. (غیاث ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).- ماده ٔ الحاد ؛ اصل و ریشه ٔ کفر : ماده ٔ فساد و الحاد و کفر و عناد در آن نواحی منحسم و منقطع گشت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران...