کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کژمژی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کژمژی
لغتنامه دهخدا
کژمژی . [ ک َ م َ ] (حامص مرکب ) کجی . ناهمواری . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). نامرتبی : لیک چندان زیب دارد کژمژی دندان اوکان نیابی در هزاران کوکب گردون گذار.سنائی .
-
جستوجو در متن
-
گردون گذار
لغتنامه دهخدا
گردون گذار. [ گ َ گ ُ ] (نف مرکب ) آسمان پیما : لیک چندان زیب دارد کژمژی دندان اوکآن نیابی در هزاران کوکب گردون گذار.سنائی .
-
کژمژ
لغتنامه دهخدا
کژمژ. [ ک َ م َ ] (ص مرکب ، از اتباع ) (کژ=کج و مژ مهمل آن است چون دندان کژمژ) (از آنندراج ).کج . ناراست . پیچیده . غیر مرتب . (ناظم الاطباء). در تداول کج و کوله . (حاشیه ٔ برهان چ معین ) : از لبم باد خزان خیزد که از تأثیر عشق چون از آن دندان کژمژ خ...