کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوژپشتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کوژپشتی
لغتنامه دهخدا
کوژپشتی . [ پ ُ ] (حامص مرکب ) کوزپشتی . (فرهنگ فارسی معین ). حَدَبه . حَدَب . احدباب . احدیداب .تحادب . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). پشت خمیدگی . خمیده پشتی . و رجوع به کوژپشت ، کوزپشت و کوزپشتی شود.
-
جستوجو در متن
-
دنن
لغتنامه دهخدا
دنن . [ دَ ن َ ](ع اِمص ) کوژپشتی . || پستی و فرورفتگی سینه و گردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
دفاء
لغتنامه دهخدا
دفاء. [ دَ ف َءْ ] (ع اِ) شدت گرما. (منتهی الارب ). || ناخوشی . (منتهی الارب ). دف ء. و رجوع به دف ء شود. || خیمه . (منتهی الارب ). || میوه ٔ چیده شده . (ناظم الاطباء). || (اِ مص ) کوژپشتی . (منتهی الارب ).اشراف و خمیدگی کاهل بر سینه . (از اقرب الموا...
-
طب
لغتنامه دهخدا
طب . [ طِب ب ] (ع اِ) شهوت . خواهانی تن . || شأن . حال مرد. دَهر. خُوی . عادت . یقال : ماذاک بطبی ؛ ای بدهری و عادتی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || سحر. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). جادوئی . (منتهی الارب ). || (مص ) علاج کردن . دارو کردن . علاج جسم و...