کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوچیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کوچیده
لغتنامه دهخدا
کوچیده . [ دَ / دِ ] (ن مف / نف ) کوچ کرده . رحلت کرده . نقل مکان کرده . رجوع به کوچیدن و کوچ کردن شود.
-
جستوجو در متن
-
کوچیدگی
لغتنامه دهخدا
کوچیدگی . [ دَ / دِ ] (حامص ) حالت کوچیده . رجوع به کوچیده و کوچیدن شود.
-
ناکوچیده
لغتنامه دهخدا
ناکوچیده .[ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) کوچ ناکرده . مقابل کوچیده .
-
اسکندرخان
لغتنامه دهخدا
اسکندرخان . [ اِ ک َ دَ ] (اِخ ) ابن احمدشاه درانی . احمدشاه وی را ولیعهد خود مقرر کرد و برادران دیگر را بخدمت او مأمور و جهانخان را با سی هزار کس لشکر با ولیعهد بسمت پنجاب مأمور کرد و خود از قندهار کوچیده در سه منزلی قندهار که محل سکنای ایلات افغا...
-
قاسیون
لغتنامه دهخدا
قاسیون . [ سی یو ] (اِخ ) نام کوهی است مشرف بر شهر دمشق . در آن کوه غارهائی است که آثار پیمبران در آنها یافت میشود و در دامنه ٔ آن قبوری از صلحاء است . این کوهی است مقدس که درباره ٔ آن روایات و اخباری نقل میشود. در آن کوه غاری است که به نام غارالدم م...
-
صائب
لغتنامه دهخدا
صائب . [ ءِ] (اِخ ) تبریزی . سلسله ٔ نسب مولانا سیدمحمدعلی صائب تبریزی به شمس الدین تبریزی معروف میرسد. والد ماجد وی میرزا عبدالرحیم که یکی از تجار معتبر تبارزه ٔ عباس آباد اصفهان بود از جمله ٔ اشخاصی است که به امر شاه عباس اول از تبریز کوچیده و در ع...
-
حاجی علیقلیخان کازرونی
لغتنامه دهخدا
حاجی علیقلیخان کازرونی . [ ع َ ق ُ ن ِ زِ] (اِخ ) از بزرگان مردم فارس است . وی در مائه ٔ 12، و اوائل مائه ٔ 13 هَ . ق . یعنی در زمان کریمخان زند و جانشینان او میزیست و کارهای بزرگی را عهده دار بود. ابوالحسن گلستانه در مجمل التواریخ گوید: «بالجمله چون...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شاه افغان درّانی ابدالی (از 1160 تا 1187 هَ . ق .). ابوالحسن گلستانه در مجمل التواریخ آرد: احمدخان ولد زمان خان ابدالی سدوزه ای قبل از ایام سلطنت نادرشاه در دارالسلطنه ٔ هرات متوطن و [زمان خان ] رئیس قوم خود بود. در ایام تسلط ...
-
ذوالقرنین ثانی
لغتنامه دهخدا
ذوالقرنین ثانی . [ذُل ْ ق َ ن َ ن ِ] (اِخ ) در مجمل التواریخ والقصص ص 31 آمده است : اسکندر الرومی و هو ذوالقرنین الثانی - انتهی . و حق همین است چه ذوالقرنین قرآن خبر از زمانهائی میدهد که تواریخ دسترس فعلی بشر از آن خبری ندارد و ذوالقرنین رومی را همان...