کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوسه برنشین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کوسه برنشین
لغتنامه دهخدا
کوسه برنشین . [ س َ / س ِ ب َ ن ِ ] (اِ مرکب ) نام جشنی است که پارسیان در غره ٔ آذرماه می کرده اند و وجه تسمیه اش آن است که در این روز مرد کوسه ٔ یک چشم بدقیافه ٔمضحکی را بر الاغی سوار می کردند و داروی گرم بر بدن او طلا می کردند و آن مرد مضحک مروحه و...
-
واژههای مشابه
-
گندشلو کوسه
لغتنامه دهخدا
گندشلو کوسه . [ گ ُ دُ س َ / س ِ ] (اِخ ) هفت فرسخ بیشتر میانه ٔ شمال و مغرب شیراز است [ از دهات بلوک حومه ٔ شیراز ] . (فارسنامه ٔ ناصری گفتار دوم ص 194).
-
کوسه احمد
لغتنامه دهخدا
کوسه احمد. [ س َ اَ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان برادوست که در بخش صومای شهرستان ارومیه واقع است و 103 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
کوسه جنگل
لغتنامه دهخدا
کوسه جنگل . [ س َ / س ِ ج َ گ َ ] (اِ مرکب ) سپیدجنگل . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به سپید جنگل شود.
-
کوسه داغ
لغتنامه دهخدا
کوسه داغ . [ س َ / س ِ ] (اِخ ) محلی است در ارزنجان که در سال 639 هَ . ق . بین بایجو نویان وغیاث الدین کیخسرو جنگی در این محل رخ داد. (از تاریخ مغول اقبال ص 146) : و در آن وقت سلطان روم غیاث الدین کیخسرو پسر علاءالدین بود به موضع کوسه داغ بابایجو نوی...
-
کوسه صفر
لغتنامه دهخدا
کوسه صفر. [ س ِ ص َ ف َ ] (اِخ ) دهی از دهستان سراجو که در بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع است و 361 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
کوسه کهریزه
لغتنامه دهخدا
کوسه کهریزه . [ س ِ ک َ زِ ] (اِخ ) دهی از دهستان شهرویران که در بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد واقع است و 723 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
کوسه لار
لغتنامه دهخدا
کوسه لار. [ س ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان مرحمت آباد که در بخش میاندوآب شهرستان مراغه واقع است و 299 تن سکنه دارد. در دو محل به فاصله ٔ 1/5 کیلومتر به نام کوسه لار بالا و پایین مشهور است و سکنه ٔ کوسه لار پایین 117 تن می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ...
-
کوسه ماهی
لغتنامه دهخدا
کوسه ماهی . [ س َ / س ِ ] (اِ مرکب ) رجوع به کوسه شود.
-
قلعه کوسه
لغتنامه دهخدا
قلعه کوسه . [ ق َ ع َ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طرهان بخش طرهان شهرستان خرم آباد،واقع در 42هزارگزی باختر اتومبیل رو خرم آباد به کوهدشت . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل مالاریایی است . سکنه ٔ آن 240 تن است . آب آن از رودخانه و محصول آن غل...
-
قره کوسه
لغتنامه دهخدا
قره کوسه . [ ق َ رَ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیزکی بخش حومه ٔ شهرستان مشهد واقع در 52 هزارگزی شمال باختری مشهد و 2 هزارگزی شمال شوسه ٔ مشهد به قوچان . موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است . سکنه ٔ آن 220 تن . آب آن از قنات و محصول آن غلات و چغندر...
-
علی آباد کوسه
لغتنامه دهخدا
علی آباد کوسه . [ ع َ دِ س َ ] (اِخ )دهی است از دهستان حشون بخش بافت شهرستان سیرجان واقع در 40 هزارگزی باختر بافت ، و 10 هزارگزی شمال راه فرعی سیرجان به بافت . ناحیه ای است جلگه و سردسیر، ودارای 78 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات ...
-
قره کوسه لر
لغتنامه دهخدا
قره کوسه لر. [ ق َ رَ س َ ل َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقع در 16 هزارگزی شمال ضیأآباد و 14 هزارگزی راه عمومی . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیر است . سکنه ٔ آن 198 تن . آب آن از قنات و محصول آن غلات و جز...
-
باباعلی بیک کوسه احمدلوی افشار
لغتنامه دهخدا
باباعلی بیک کوسه احمدلوی افشار. [ ع َ ب َ س َ اَ م َ ی ِ اَ ] (اِخ ) پدر لطفعلی خان و حاکم ابیورد. ابوالحسن گلستانه آرد: شاه ستم گستر [ نادر ] برای استرداد مال و متاع و زر و زیور لطفعلی خان ولد بابا علی بیک کوسه احمد لوی افشار که دیده های او را از بی...