کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوزبندی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کوزبندی
لغتنامه دهخدا
کوزبندی . [ ب َ ] (حامص مرکب ) مرزبندی . پشته بندی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کوزبندی کردن شود.
-
واژههای مشابه
-
کوزبندی کردن
لغتنامه دهخدا
کوزبندی کردن . [ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پشته بندی کردن زمین برای کشت خربزه و خیار و امثال آن . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کوزبندی شود.
-
جستوجو در متن
-
کوز
لغتنامه دهخدا
کوز. [ ک َ / کُو ] (اِ) پشته . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کوزبندی شود. || در شواهد ذیل ظاهراً به معنی قطعه زمین زراعتی و «کرد» یا «کرت » استعمال شده است : دیگر کرمی که آن را مطبق گویند و به اصطلاح اهل قم آن را غیر ساباط گویند مثل باغات و کر...