کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کهمس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کهمس
لغتنامه دهخدا
کهمس . [ ک َ م َ ] (اِخ ) ابن حسن التمیمی . تبع تابعی است . (منتهی الارب ).
-
کهمس
لغتنامه دهخدا
کهمس . [ ک َ م َ ] (اِخ ) ابن الحسن القیسی ، مکنی به ابوعبداﷲ تابعی است . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (صفوة الصفوه ج 3 ص 234).
-
کهمس
لغتنامه دهخدا
کهمس . [ ک َ م َ ] (اِخ ) پدر قبیله ای از ربیعةبن حنظلة. (منتهی الارب ). نام پدر قبیله ای از تازیان . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
کهمس
لغتنامه دهخدا
کهمس . [ ک َ م َ ] (ع اِ) شیر بیشه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (ص ) ناقه ٔ بزرگ کوهان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ماده شتر بزرگ کوهان . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
واژههای مشابه
-
کهمس هلالی
لغتنامه دهخدا
کهمس هلالی .[ ک َ م َ س ِ هَِ ] (اِخ ) صحابی است . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
ابوعبدا
لغتنامه دهخدا
ابوعبدا. [ اَ ع َ دِل ْ لاه ](اِخ ) کهمس بن الحسن القیسی . رجوع به کهمس ... شود.
-
ابوالحسن
لغتنامه دهخدا
ابوالحسن .[ اَ بُل ْ ح َ س َ ] (اِخ ) کهمس بن الحسن . محدث است .
-
حجاج
لغتنامه دهخدا
حجاج . [ ح َج ْ جا ] (اِخ ) ابن یساف . شیخ طائفه ٔ کهمس بود و مجهول است . (لسان المیزان ج 2 ص 180).
-
زایدة
لغتنامه دهخدا
زایدة. [ ی ِ دَ ] (اِخ ) زائدة. ابن حواله ٔ عنزی محدث است . ابن عبدالبر و ابن اثیر از وی به اختصار یاد کرده اند و ذهبی وی را بنام احمد آورده . عمادبن کثیر در جمله ٔ صحابه ای که احمد درمسند حدیثی از آنان آورده از وی نام برده و گوید: زائدة یا مزیدةبن ح...
-
شیر
لغتنامه دهخدا
شیر. (اِ) حیوانی چارپا و سَبُع و درنده از نوع گربه که به تازی اسد گویند. (ناظم الاطباء). حیوانی است معروف که به عربی اسد گویند. (از آنندراج ) (از انجمن آرا). ژیان ، شرزه ، چیره خران ، برق چنگال از صفات اوست . (آنندراج ). پستانداری عظیم الجثه و قوی از...