کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کنوانسیون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کاموس
لغتنامه دهخدا
کاموس . (اِخ ) (ارماند گاستن ) مستشارحقوقی فرانسه و عضو مجلس کنوانسیون . (1740-1804).
-
لژاندر
لغتنامه دهخدا
لژاندر. [ ل ِ ] (اِخ ) (لوئی ) از اعضای مجلس کنوانسیون فرانسه مولد ورسای (1752-1797 م .).
-
لاکانال
لغتنامه دهخدا
لاکانال . (اِخ ) ژُزِف . عالم مشهور و عضو کنوانسیون . مولد سِر (آریژ) . (1614 -1845 م .).
-
ژینسنه
لغتنامه دهخدا
ژینسنه . [ س ُ ن ِ ] (اِخ ) آرماند. نام وکیلی از وکلای مجلس کنوانسیون از دسته ٔ ژیروندن . مولد بردو. وی در پاریس به دار آویخته شد (1758-1793 م .).
-
لانژوئینه
لغتنامه دهخدا
لانژوئینه . [ ئی ن ِ ] (اِخ ) ژان دنیس کنت . سیاستمدار فرانسوی مولد رِن (1753-1827 م .). رئیس مجلس کنوانسیون در 1795 م .
-
لارولیر - لپو
لغتنامه دهخدا
لارولیر - لپو. [ رِ وِ ی ِ ل ِ پ ُ ] (اِخ ) لوئی - ماری . از اعضاء مجلس کنوانسیون و سپس عضو دیرکتوار. مولد منتگو (ونده ) (1824-1753).
-
لنده
لغتنامه دهخدا
لنده . [ ل َ دِ ] (اِخ ) رُبِر. عضو مجلس کنوانسیون ، مولد بزنی و وزیر دارائی فرانسه هنگام دیرکتوار (قبل از استقرار ناپلئون ) بود (1746-1825 م .).
-
کامبون
لغتنامه دهخدا
کامبون . [ ب ُ ] (اِخ ) ژوزف ... عضو کنوانسیون بود در مونت پلیه بدنیا آمد (1820-1756 یا 1754 م .). وی در سال 1793 دفتر عمومی قرضه ٔدولتی را ابداع کرد و در تبعیدگاه بروکسل درگذشت .
-
ژان بن سنت آندره
لغتنامه دهخدا
ژان بن سنت آندره . [ ژام ْ ب ُ س َ رِ ] (اِخ ) یا آندره ژان بون . او را بارون نیز میگفتند. وی عضو مجلس کنوانسیون فرانسه بود (1749-1813 م .).
-
پین
لغتنامه دهخدا
پین . [ پ ِ ] (اِخ ) توماس . روزنامه نگار انگلیسی که به تبعیت دولت فرانسه درآمد و بر اثر اقداماتی که برای دفاع از افکار جدید بعمل آورد بعضویت مجلس کنوانسیون انتخاب شد. (1737 - 1809 م .).
-
سالیستی
لغتنامه دهخدا
سالیستی . [ س ِ ] (اِخ ) آنتوان کریستف (1757 - 1809 م .) مرد سیاسی فرانسه متولد در سالیستو (کرس ) عضو کنوانسیون و مشاور پنجاه نفری . ناپلئون از او در مورد ایتالیا کاملاً استفاده کرده است .
-
کاباروس
لغتنامه دهخدا
کاباروس . (اِخ ) فرانسوا کنت دُ. رجل اقتصادی اسپانیولی و اصلاً فرانسوی ، متولد در بایون (1752 - 1810 م .) دختر وی موسوم به ترزادوکاباروس [ ت َ رِ دُ ] همسر تالین عضو مجلس کنوانسیون بود.
-
کاررا
لغتنامه دهخدا
کاررا. (اِخ ) ژان - لوئی . روزنامه نویس فرانسوی و عضو مجلس کنوانسیون ، متولد در «پونت ِ ویل » به سال 1742 م . وی با ژیرندون ها به سال 1793 با گیوتین کشته شد.
-
کارریه
لغتنامه دهخدا
کارریه . [ ی ِ ] (اِخ ) ژان باتیست . عضو مجلس کنوانسیون متولد در «پوله » (کانتال ) به سال 1756. وی در نانت که فرماندهی نوایادها را بعهده داشت ، شقاوتهای بسیار مرتکب گردید و به سال 1794 م . گردن زده شد.
-
پن
لغتنامه دهخدا
پن . [ پ ِ ] (اِخ ) توماس . روزنامه نویس انگلیسی متولد در تتفر که سپس به تابعیت فرانسه درآمد و در مجلس کنوانسیون بمناسبت تألیفاتی که در دفاع عقاید جدید داشت عضویت یافت . (1737 - 1809م .).