کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کنندگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کنندگی
لغتنامه دهخدا
کنندگی . [ ک ُ ن َن ْ دَ/ دِ ] (حامص ) حالت و کیفیت کننده . فاعلیت . (فرهنگ فارسی معین ) : و اما کننده ، نه علتی وی از بهر کنندگی است . (دانشنامه از فرهنگ فارسی ایضاً).
-
واژههای مشابه
-
خسته کنندگی
لغتنامه دهخدا
خسته کنندگی . [ خ َ ت َ / ت ِ ک ُ ن َن ْ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) حالت خسته کردن . واماندگی . درماندگی . در تعب افتادگی . (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
خلاقی
لغتنامه دهخدا
خلاقی . [ خ َل ْ لا ] (حامص ) حالت خلق کنندگی . آفرینندگی .
-
کردگی
لغتنامه دهخدا
کردگی . [ ک َ دَ/ دِ ] (حامص ) عاملیت . فاعلیت . کنندگی : ز گردش شود کردگی آشکارنشان است پس کرده بر کردگار.اسدی (گرشاسبنامه ).
-
خمانندگی
لغتنامه دهخدا
خمانندگی . [ خ َ ن َن ْ دَ / دِ ] (حامص ) عمل خماندن . خم کنندگی .
-
کنایی
لغتنامه دهخدا
کنایی . [ ک ُ ] (حامص ) کنندگی . (فرهنگ فارسی معین ). || (اصطلاح فلسفه ) فاعلیت . (فرهنگ فارسی معین ) : جان مردمی گوهری است که او را نیز دو قوت است یکی قوت مر کنایی را و یکی قوت اندریافت را. (دانشنامه از فرهنگ فارسی معین ).
-
خشکه مقدسی
لغتنامه دهخدا
خشکه مقدسی . [ خ ُ ک َ / ک ِ م ُ ق َدْ دَ ] (حامص مرکب ) عمل خشکه مقدس . اطاعت کنندگی از ظواهر شریعت . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
کلرات
لغتنامه دهخدا
کلرات . [ کْل ُ /ک ُ ل ُ ] (فرانسوی ، اِ) در اصطلاح شیمی ، نام عمومی کلیه ٔ املاح منسوب به اسید کلریک (Clo3H) یکی از مشهورترین آنها کلرات پتاسیم است که یکی از اکسیدکننده های قوی است . باید دانست که تمام کلراتها خاصیت اکسید کنندگی دارند و به سهولت درب...
-
دکانداری
لغتنامه دهخدا
دکانداری . [ دُک ْ کا / دُ ] (حامص مرکب ) عمل دکاندار. داشتن دکان . کاسبی در دکان . (فرهنگ فارسی معین ). کسب . (ناظم الاطباء). || کلبه داری . (یادداشت مرحوم دهخدا). || کنایه از چرب زبانی و تعریف کنندگی . (برهان ). چرب زبانی و تکلف کردن در فروختن کالا...
-
تردید
لغتنامه دهخدا
تردید. [ ت َ ] (ع مص ) بسی واگردانیدن . (تاج المصادربیهقی ) (زوزنی ). بسیار گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) بازگردانیدن و بازآوردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). و رجوع به ردّ و مردّ و مردود و ردیدی شود. || تردید قول ؛ تکرار آن . (از اقرب المو...
-
شکیبایی
لغتنامه دهخدا
شکیبایی . [ ش ِ / ش َ ] (حامص ) بردباری . صبر. تحمل . صبر بسیار و حلم و حوصله . (ناظم الاطباء).آرام گیرندگی . صبر و تحمل کنندگی باشد. (آنندراج ). صبر. اصطبار. صابری . صبوری . شکیب . شکیبا بودن . حلم . بردباری . مصابرت . تحمل . (یادداشت مؤلف ) : سخن ...