کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کنسولگری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کنسولگری
لغتنامه دهخدا
کنسولگری . [ ک ُ گ َ ] (اِ مرکب ) اداره ای که کنسول یا کارمندانش در آن به کار مشغولند. قنسولگری . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کنسول (معنی اول ) شود.
-
جستوجو در متن
-
قنسولگری
لغتنامه دهخدا
قنسولگری . [ ق ُ گ َ ] (حامص مرکب ) رجوع به کنسولگری شود.
-
سایکس
لغتنامه دهخدا
سایکس . (اِخ ) ژنرال سر پرسی . از مشاهیر خاورشناسان انگلیسی است که تحصیلات خود را در آموزشگاه رگبی و دانشکده ٔ افسری (ساندهرست ) بپایان رسانیده و در هر دو آموزشگاه بدریافت جایزه های پهلوانی نایل آمده است . در سال 1892م . بسمت افسر هنگ دوم نیزه دار (ا...
-
قدس
لغتنامه دهخدا
قدس . [ ق ُ ] (اِخ ) شهری است از شهرهای اردن و پایتخت قسمت غربی کشور اردن به شمار میرود و در نظر یهود و مسیحیان و مسلمانان مقدس و مورد احترام است . این شهر در طرف جنوب شرقی یافا و در فاصله ٔ پنجاه میلی آن بر فراز تپه های خرم وسط منطقه ٔ کوهستانی دل ا...