کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کندوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کندوش
لغتنامه دهخدا
کندوش . [ ک َ ] (اِ) راه سنگلاخ ناهموار و دشوارگذار. و رجوع به کنده ورش و کنده وش شود. || روزینه و مزد یک روزه . || مصطکی و سقز سفید. (ناظم الاطباء) (اشتینگاس ).
-
کندوش
لغتنامه دهخدا
کندوش . [ ک ُ ] (اِ) یک قسم گیاه زهردار.(از ناظم الاطباء) (اشتینگاس ). رجوع به کندوس شود.
-
جستوجو در متن
-
کندوس
لغتنامه دهخدا
کندوس . [ ک ِ ] (اِ)گیاهی است زهردار. (آنندراج ). رجوع به کندوش شود.