کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کندرود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کندرود
لغتنامه دهخدا
کندرود. [ ] (اِخ ) دهی از بخش دستجرد است که در شهرستان قم واقع است و 408 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
کندرود
لغتنامه دهخدا
کندرود. [ ک ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان سیس است که در بخش شبستر شهرستان تبریز واقع است و 1396 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
کندرود
لغتنامه دهخدا
کندرود. [ ک ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان مهرانروداست که در بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع است و 848 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
جستوجو در متن
-
سیس
لغتنامه دهخدا
سیس . (اِخ ) نام یکی از دهستانهای پنجگانه ٔ شهرستان شبستر شهرستان تبریز. از 12 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل یافته جمعیت آن در حدود 10833 تن است . از قرای مهم آن علیشاه ، ساربانقلی ، امیرزکریا، ملکزاده و کندرود را می توان نام برد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران...
-
نجارکلا
لغتنامه دهخدا
نجارکلا. [ ن َج ْ جا ک َ ] (اِخ ) ده مرکزی بخش افجه ٔ شهرستان تهران است ، در 34 هزارگزی مشرق تهران و یک هزارگزی مشرق گلندوک واقع است و 250 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ کندرود، محصولش غلات و بنشن و میوه ها، شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است . (از فره...
-
گلندوک
لغتنامه دهخدا
گلندوک . [ گ َ ل َ دُ وَ ] (اِخ ) گل هم دورودک . دهی است جزء دهستان لواسان کوچک بخش افجه ٔ شهرستان تهران ، واقع در باختر متصل به بنجارکلا، مرکز بخش افجه ، سر راه فرعی ناران به لشکرک . هوای آن سرد و دارای 309 تن سکنه است . آب آن از قنات و رودخانه ٔ کن...
-
جرار
لغتنامه دهخدا
جرار. [ ج َرْ را ] (ع ص ) بسوی خود کشنده . (غیاث اللغات ، از منتخب و کنز) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). مبالغه ٔ جار. (از اقرب الموارد). کشنده ٔ بغایت . (از شرفنامه ٔ منیری ). کشنده . (یادداشت مؤلف ). و بهمین معنی است : «جرار اذیال ال...