کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کمال خجندی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کمال خجندی
لغتنامه دهخدا
کمال خجندی . [ ک َ ل ِ خ ُ ج َ ] (اِخ ) رجوع به کمال الدین خجندی شود.
-
واژههای مشابه
-
عین کمال
لغتنامه دهخدا
عین کمال . [ ع َ / ع ِ ن ِ ک َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چشم زخم . عین الکمال . رجوع به عین الکمال شود : ذره نماید آفتاب ار به جمال تو رسدعین کمال خسته باد ار به کمال تو رسد. خاقانی .گفت ای ببسته عین کمال از کمال تواین یک دو مه گشاده رها کن دهان آب ...
-
کمال اصفهانی
لغتنامه دهخدا
کمال اصفهانی . [ ک َ ل ِ اِ ف َ ] (اِخ ) رجوع به کمال الدین اسماعیل شود.
-
کمال اقلیدی
لغتنامه دهخدا
کمال اقلیدی . [ ک َ ل ِ اِ ] (اِخ ) از پیشوایان فرقه ٔ حروفیه بود که در زمان شاه عباس اول صفوی در راه خراسان با جمعی دیگر بقتل رسید. (از حاشیه ٔ تاریخ ادبیات براون ج 3 ص 395).
-
کمال بخشیدن
لغتنامه دهخدا
کمال بخشیدن . [ ک َ ب َ دَ ] (مص مرکب ) کامل کردن : ناقص محتاج را کمال که بخشدجز گهر بی نیاز ساکن کامل .ناصرخسرو.
-
کمال پاشا
لغتنامه دهخدا
کمال پاشا. [ ک َ ] (اِخ ) احمد کمال بن حسن بن احمد. رجوع به احمد کمال پاشا شود.
-
کمال پاشازاده
لغتنامه دهخدا
کمال پاشازاده . [ ک َ دَ / دِ ] (اِخ ) شمس الدین احمدبن سلیمان مشهور به کمال پاشازاده از علمای مشهور عثمانی و از مردم ادرنه است . جدش از امرای عثمانی بود و وی از همان اوان کودکی به کسب علم پرداخت و پس از آنکه فی الجمله در علم کمالی یافت همراه اردوی س...
-
کمال پذیرفتن
لغتنامه دهخدا
کمال پذیرفتن . [ ک َ پ َ رُ ت َ ] (مص مرکب ) کمال یافتن . کمال گرفتن . به حد تمامیت رسیدن : اندرسفر بلند همی گردد آفتاب اندرسفر کمال پذیرد همی قمر. امیرمعزی .و رجوع به کمال یافتن و کمال گرفتن شود.
-
کمال تربتی
لغتنامه دهخدا
کمال تربتی . [ ک َ ل ِ ت ُ ب َ ](اِخ ) (شیخ ...) از شاعران معاصر سلطان ابوسعید میرزا است . طبعی خوش داشت و اکثر غزلهای حافظ را مخمس می کرد. به مکه سفر کرد و پس از بازگشت از سفر حج در تربت وفات یافت و همانجا مدفون شد. این بیت از اوست :آنی که در هوای س...
-
کمال سمنانی
لغتنامه دهخدا
کمال سمنانی . [ ک َ ل ِ س ِ ] (اِخ ) استاد امام فخرالدین رازی و از افاضل زمان اوست . (حبیب السیر چ تهران ج 1 ص 315).
-
کمال صالح
لغتنامه دهخدا
کمال صالح . [ ک َ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان سربند پایین است که در بخش سربند شهرستان اراک واقع است و 125 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
-
کمال گرفتن
لغتنامه دهخدا
کمال گرفتن . [ ک َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) کمال یافتن . به کمال رسیدن . کامل شدن . وصول به حد کمال و تمامیت : کمال دور کناد ایزد از جمال جهان کمی رسد به جمالی کجا گرفت کمال . قطران .شعر گویان را کمال معنی اندرلفظ اوست تا نگویی مدح از معنی کجا گیرد کم...
-
کمال مراغی
لغتنامه دهخدا
کمال مراغی . [ ک َ ل ِ م َ ] (اِخ ) عالمی فصیح و بلیغ بود و گاهی به حسن تقاضای فطری طبعش ، شعر می گفته است . از اشعار اوست :ای شمعبرفروخته قامت چو بنگری گویی که در میان شبستان چو عرعری سلطان ملک عالم تاریکئی از آن زرین سریر و زردقبا و آتش افسری بهر چ...
-
کمال یافتن
لغتنامه دهخدا
کمال یافتن . [ ک َ ت َ ] (مص مرکب ) بکمال رسیدن . ترقی کردن . (فرهنگ فارسی معین ). کمال گرفتن . کامل شدن . به حد کمال و تمامیت رسیدن : بر همه ٔ خلق مضمون آن را ظاهرساز تا فاش شود و همه جاگفته شود و کمال یابد خوشحالی و راحت میان مردم . (تاریخ بیهقی چ ...