کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کماخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کماخ
لغتنامه دهخدا
کماخ . [ ک َ ] (اِخ ) شهری است در روم ... و میان کماخ و ارزنجان یک روز راه است . (از معجم البلدان ذیل کمخ ). کماخ قلعه ای است به روم و شهر کوچک در پای آن قعله ، هوایش به سردی مایل است و چند پاره دیه بر توابعآن و حقوق دیوانیش سی و چهار هزاروچهار صد دی...
-
کماخ
لغتنامه دهخدا
کماخ . [ ک ُ ] (ع اِمص ) بزرگ منشی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کبر و تعظیم . (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
باریکصور
لغتنامه دهخدا
باریکصور. (اِخ ) نام ناحیه ای است در ولایت ارضروم (ارزنةالروم ) در قضای کماخ از سنجاق ارزنجان . دارای ده پارچه ده میباشد. (قاموس الاعلام ترکی ج 2).