کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلچیچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کلچیچه
لغتنامه دهخدا
کلچیچه . [ ک َ / ک ِ چ َ / چ ِ ] (اِ) مخفف کلکلیچه است که به معنی غلغلیچه باشد و آن کف پای خاریدن و جنبانیدن انگشتان باشد در زیر بغل مردم تا به خنده افتند. (برهان ) (آنندراج ). غلغلیچه و حالت خنده ای که از خاریدن کف پا و زیر بغل پدید آید.(ناظم الاطبا...
-
جستوجو در متن
-
کلکلیچه
لغتنامه دهخدا
کلکلیچه . [ ک َ ک ِ چ َ / چ ِ ] (اِ) غلغلیچه . (ناظم الاطباء). کلچیچه . غلغلیچه . (فرهنگ فارسی معین ذیل کلچیچه ). و رجوع به کلچیچه و غلغلیچه شود.