کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کلچه
لغتنامه دهخدا
کلچه . [ ک ُ چ َ / چ ِ ] (اِ) کلیچه . (ناظم الاطباء). و رجوع به کلیچه و کلوچه شود.
-
جستوجو در متن
-
غزالی
لغتنامه دهخدا
غزالی . [ غ َ ] (اِخ ) هراتی . از شعرای هرات اواخر قرن دهم هجرت و با غزالی مشهدی معاصر بود، به هندوستان سفر کرد. او و شاعر مذکور با یکدیگر مطایبه داشتند. این شعر ازوست :او در اندیشه که چون خون غزالی ریزدمن در اندیشه که اندیشه ٔ دیگر نکند.نام و سال وف...
-
کابل
لغتنامه دهخدا
کابل . [ ب ُ ] (اِخ ) شهر مهم و پایتخت افغانستان در 43درجه و 30 دقیقه عرض شمالی و 69 درجه و 13 دقیقه ٔ طول شرقی ، در 1762 گزی فوق سطح دریا واقع در نجدی حاصلخیز و پر آب و جمعیت آن در حدود 150000 تن است . (برهان قاطع چ معین حاشیه ٔ لغت کابل بنقل از دائ...