کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلسمة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کلسمة
لغتنامه دهخدا
کلسمة. [ ک َ س َ م َ ] (ع مص ) درنگ کردن در ادای حقوق از کاهلی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). ستیهیدن در ادای حقوق از تنبلی . (از اقرب الموارد). || بشتاب رفتن . (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). شتاب . (آنندراج...
-
واژههای همآوا
-
کلصمة
لغتنامه دهخدا
کلصمة. [ ک َ ص َ م َ ] (ع مص ) گریختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
کلثمة
لغتنامه دهخدا
کلثمة. [ ک َ ث َ م َ ] (ع مص )فراهم آوردن گوشت رخسار بی ترش رویی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جمع شدن گوشت چهره بی ترش رویی . (از اقرب الموارد) .
-
جستوجو در متن
-
کلمسة
لغتنامه دهخدا
کلمسة. [ ک َ م َ س َ ] (ع مص ) رفتن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء): کلمس الرجل ؛ مرد بشتاب رفت . و آن مقلوب کلسم است . (از اقرب الموارد). رجوع به کلسمة شود.
-
شتاب رفتن
لغتنامه دهخدا
شتاب رفتن . [ ش ِ رَت َ ] (مص مرکب ) به عجله رفتن . به تعجیل رفتن . اِفعِنجاج . اِکتِیار. اِمتِلال . اِهتِباص . تَمَعﱡج . تَهَدکُر. دَرقَلَة. دَلَظ. شَغر. طَقو. عَفق . عِفاق . عَمج . کَلسَمَة. لَحب . مَطو. نَسل . نَسَلان . نَجش . نِجاشَة. هَبذ. هَبهَ...
-
درنگ کردن
لغتنامه دهخدا
درنگ کردن . [ دِرَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پائیدن . دیر ماندن . مولیدن . فرغول . (یادداشت مرحوم دهخدا). اهمال کردن . کوتاهی کردن . مسامحه کردن . بر جای ماندن . مبادرت به کاری نکردن . تأمل کردن . سوختن وقت . تأخیر کردن . طول دادن . در تعویق و تأخیر اند...