کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کعسبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کعسبة
لغتنامه دهخدا
کعسبة. [ ک َ س َ ب َ ] (ع مص ) دویدن . || گریختن . || شتابان رفتن . || آهسته دویدن . (از منتهی الارب )(از تاج العروس ) (از لسان العرب ). || برفتار مستان رفتن . (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ).
-
واژههای همآوا
-
کعثبة
لغتنامه دهخدا
کعثبة. [ ک َ ث َ ب َ ] (ع مص ) مجتمع گردیدن و گرد گشتن جوال . (منتهی الارب ). کعثبت الغرارة؛ ای مجتمع گردید و گرد گشت آن جوال .
-
کاسبة
لغتنامه دهخدا
کاسبة. [ س ِ ب َ ] (ع ص ، اِ) مرغ و دَد شکاری . || هر یک از اندام بدن . || هر یک از دست و پا. ج ، کواسب . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
دویدن
لغتنامه دهخدا
دویدن . [ دَ دَ ] (مص ) رفتن با تعجیل بسیار. شتابان رفتن . تاختن . (از ناظم الاطباء). اخرار. ساو. زکیک . قرضبة. قحص . افاجة. فندسة. کودءة. هبذ. کعسبة. تعی . جظ. طعسبة. رطل . رطول . نوداءة. ردی . ردیان . وَفَض . وفض . ایفاض . استیفاض . فدید. وکز. تلبط...
-
رفتن
لغتنامه دهخدا
رفتن . [ رَ ت َ ] (مص ) حرکت کردن . خود را حرکت دادن . (ناظم الاطباء). روان شدن از محلی به محل دیگر. (ازناظم الاطباء). خود را منتقل کردن از جایی به جایی . نقل کردن از نقطه ای به نقطه ٔ دیگر. راه رفتن . مشی . (یادداشت مؤلف ). مشی . (دهار) (ترجمان الق...