کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کعرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کعرة
لغتنامه دهخدا
کعرة. [ ک َ رَ ] (ع اِ) گره گوشت . || گره اندام پیه ناک همچو نمد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
کارت
لغتنامه دهخدا
کارت . (فرانسوی ، اِ) ورقه ٔ یادداشت که در دید و بازدید برای یکدیگر فرستند. (ناظم الاطباء). مقوائی که نام دارنده ٔ آن بر آن نوشته است . کارت دعوت . || ورق بازی چون گنجفه و غیره . || کارت عضویت ، ورقه ای دال بر کارمندی شخص در مؤسسه و اجتماعی .
-
کارة
لغتنامه دهخدا
کارة. [ رَ ] (اِخ ) دهی است به بغداد. (معجم البلدان ) (منتهی الارب ).
-
کارة
لغتنامه دهخدا
کارة. [ رَ ] (ع اِ) پشتواره ٔ جامه . کارة القصار؛ ما جمعمن الثیاب فی ثوب واحد. || طعام . (منتهی الارب ). مقدار زیادی از غله . (ناظم الاطباء). ج ، کارات . || واحد کار، یعنی یک کشتی که در آن گندم باشد. (ناظم الاطباء). و رجوع به کار (ع اِ) شود.
-
جستوجو در متن
-
پیه ناک
لغتنامه دهخدا
پیه ناک . (ص مرکب ) پرپیه . شحیم : اجذاء؛ پیه ناک گردیدن کوهان شتر بچه . مدموم ؛ سخت فربه پیه ناک از شتر و جز آن . جذو؛ کمعرة؛ پیه ناک شدن کوهان .اعکار، اعتکار؛ پیه ناک شدن کوهان . ودک ؛ گوشت فربه پیه ناک . فزراء؛ زن پیه ناک . کعرة؛ گره گوشت یا گره ا...