کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کشیشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کشیشی
لغتنامه دهخدا
کشیشی . [ ک َ / ک ِ ] (حامص )عمل و شغل کشیش . پیشوائی ترسایان . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
کاپوسن
لغتنامه دهخدا
کاپوسن . [ س َ ] (ص ، اِ) راهب کبوشی . کبوشین . کشیشی ، از فرقه ٔ «سن فرانسوا» .
-
پاپیریوس
لغتنامه دهخدا
پاپیریوس . (اِخ ) سکستوس . کشیشی رومی که تدوین مجموعه ٔ قوانین رومی بدو منسوب است و این مجموعه را قانون مدنی پاپیریوس می نامیدند.
-
کاپیسترانو
لغتنامه دهخدا
کاپیسترانو. [ ن ُ ] (اِخ ) ژان دو. کشیشی از فرقه ٔ سن فرانسوا داسیس ، که مخالف پیروان عقاید مذهبی «ژان هوس » بود. وی به سال 1456، «ژان هونیاد» را که در بلگراد به دفاع در مقابل ترکان برخاسته بود یاری کرد (1385 - 1456 م .).
-
مخران
لغتنامه دهخدا
مخران . [ م َ ] (اِخ )نام دیری و کلیسائی است که معبد ترسایان باشد. گویند بناکننده ٔ آن مخران نام داشته و به نام او شهرت یافته . (برهان ) (آنندراج ). معبد ترسایان که به اسم بانی معروف است ... (غیاث ). نام کشیشی از ترسایان که دیری بنا کرده به نام وی اش...
-
پترن
لغتنامه دهخدا
پترن . [ پ ِ رُ ] (اِخ ) سَن . کشیشی از لهستان . او در قسطنطنیه بتاریخی نامعلوم متولد شد و در حدود 450 م . به لهستان درگذشت و از خاندانی شریف بود و از دست پاپ سِلِستن اول عنوان «اسقف لهستان » یافت و ذکران وی در چهارم اکتبر باشد.
-
پاپیاس
لغتنامه دهخدا
پاپیاس . (اِخ ) (سن ...) کشیشی از اهل هیِراپولیس که ظاهراً در آغاز قرن دوم میلادی میزیست و بنابه روایتی قدیم شاگرد و پیرو یوحنا القدیس بوده است . وی تفسیری بر انجیل بزبان یونانی نگاشت که اکنون قسمتی از آن در دست است .
-
کوهون
لغتنامه دهخدا
کوهون . (اِ) در یادداشتی به خط مرحوم دهخدا این کلمه معادل «ساسردس » فرانسوی آمده ، و «ساسردس » در فرهنگهای فرانسوی ، مقام کشیشی ، کاهنی ، کشیشی ، قسوست ، قسیسیت ، قسوسیت و کهنوت معنی شده است : یک کوهون و همچنین یکی از بن لاوی آمد در آن جایگه . (ترجمه...
-
رابوسنت اتین
لغتنامه دهخدا
رابوسنت اتین . [ ب ُ س َ اِ ی ِ] (اِخ ) مرد سیاسی و مذهبی فرانسه فرزند ارشد پل رابو. در شهر نیم متولد شده و بین سالهای 1743 - 1793م . زندگی کرده و پس از کناره گیری پدرش بمقام کشیشی رسید و در دوران انقلاب با گیوتین سر او را بریدند.
-
پادری
لغتنامه دهخدا
پادری . (اِخ ) کشیشی انگلیسی که ظاهراً در مائه ٔ سیزدهم ردّی بر اسلام نوشته و ردودی نیز در ایران بر آن نوشته اند. و ظاهراً این کلمه عنوانی است دینی در مذهب ترسایان مانند کشیش و بطریق و غیره از پاتر لاطینی . در نامه ٔ شاه عباس کبیر به پاپ آمده است : د...
-
پطرس
لغتنامه دهخدا
پطرس . [ پ ِ رُ ] (اِخ ) نام کشیشی که از طرف امریکا در حفریات بابل نظارت داشت . این حفریات از 1885 م . از طرف امریکائیها و آلمانی ها شروع و آثار بسیاری از معابد و غیره کشف شد از جمله معبد شهر نیپ پور است بعد دفتر معاملات و اسنادی بسیار که راجع به قرو...
-
پاگانل
لغتنامه دهخدا
پاگانل . [ ن ِ ] (اِخ ) (پیِر...) سائس و نویسنده ٔ فرانسوی .مولد او در ویلنوسورلو بسال 1745م ./ 1157 هَ . ق . ووفات در سنه ٔ 1826م .1241/ هَ . ق . در لیِژ. وی نخست رتبه ٔ استادی داشت و سپس به مرتبه ٔ کشیشی ناحیه رسید و آنگاه از ناحیه ٔ لو و گارُن در ...
-
جرجس منش
لغتنامه دهخدا
جرجس منش . [ ج ِ ج ِ م َ ن َ ] (اِخ )ابن فرنسیس بن یوحنابن فرنسیس بن سکری بن بولس بن ابراهیم مکنی به ابومنش . کشیشی مارونی بود. او بسال 1290 هَ . ق . بدنیاآمد و بسال 1346 هَ . ق . درگذشت . و عضومجمع علمی عربی دمشق بود او راست : 1- تقویم المطبعةالمارو...
-
شلینگ
لغتنامه دهخدا
شلینگ . [ ش ِ ] (اِخ ) فریدریش ویلهلم یوزف فیلسوف آلمانی (متولد 1775- متوفای 1854 م .). وی پسر کشیشی از اهل وورتمبرگ بود، اما اوقات او همیشه به تدریس و تصنیف می گذشت . وی در سن بیست سالگی دست به تحریر زد و آثارش محل توجه قرار گرفت و عاقبت گوته نسبت ب...