کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کشور هلند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کشور گشودن
لغتنامه دهخدا
کشور گشودن . [ ک ِش ْ وَ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) مملکت گیری کردن . بر کشور دیگران غلبه کردن . کشور دیگری راضمیمه ٔ مملکت خود کردن . فتح کشور دیگری کردن . || آغاز پادشاهی کردن . سلطنت کردن : نخستین خدیوی که کشور گشودسر پادشاهان کیومرث بود.فردوسی .
-
گردنه ٔ کشور
لغتنامه دهخدا
گردنه ٔ کشور. [ گ َ دَ ن َ ی ِ ک ِوَ ] (اِخ ) گردنه ای است در راه بیستون به خرم آباد میان هرسین و چای چراغعلی ، واقع در 30000گزی بیستون .
-
هفت کشور
لغتنامه دهخدا
هفت کشور. [ هََ ک ِش ْ وَ ] (اِ مرکب ) هفت اقلیم . هفت قسمت بزرگ جهان قدیم : زمین هفت کشور به شاهی تو راست سپاهی و گاهی و راهی تو راست . فردوسی .به هر هفت کشور همی بنگریدکه آید نشانی ز بیژن پدید. فردوسی .پس آن جام بر کف نهاد و بدیددر او هفت کشور همی ...
-
تازان کشور
لغتنامه دهخدا
تازان کشور. [ ک ِش ْ وَ ] (اِخ ) دهی از دهستان کشور است که در بخش پاپی شهرستان خرم آباد و 37هزارگزی جنوب باختری سپیددشت و 5هزارگزی جنوب باختری ایستگاه کشور واقع است . جلگه و گرم سیر و مالاریایی است و 60 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه ها. محصول آنجاغلات ...
-
کشور بهم زدن
لغتنامه دهخدا
کشور بهم زدن . [ ک ِش ْ وَ ب ِ هََ زَ دَ ] (مص مرکب ) کشوری را زیر و زبر کردن . (آنندراج ) : ز چشم شوخ تو شد ملک صبر زیر و زبربه یک نگاه کسی کشوری بهم نزده ست .میرزاصائب (از آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
هلند
لغتنامه دهخدا
هلند. [ هَُ ل َ ](اِخ ) نام دو ایالت است در کشور هلند. یکی از آنها ایالتی معروف به هلند شمالی که تقریباً در مغرب کشورقرار گرفته و در حدود 1700000 سکنه دارد. دیگری هلند جنوبی است در جنوب غربی کشور هلند که سکنه ٔ آن در حدود 2200000 تن است . (از فرهنگ ج...
-
په ای با
لغتنامه دهخدا
په ای با. [ پ ِ ] (اِخ ) نام کشور هلند. رجوع به هلند شود.
-
هلند
لغتنامه دهخدا
هلند. [ هَُ ل َ ] (اِخ ) این کشور را اروپائیان «ندرلندز» (سرزمینهای پست و کم ارتفاع ) میخوانند. یک کشور پادشاهی است که در شمال غربی اروپا و در کنار دریای شمال قرار دارد. بلژیک در جنوب آن و آلمان در مشرق آن است .وسعت این کشور با دریاهای پرجزیره ٔ آن 1...
-
هاشم
لغتنامه دهخدا
هاشم . [ ش ِ ](اِخ ) آچین . پادشاه نشین غیرمستقل قدیم کشور سوماتراکه سابقاً در دست دولت هلند بوده است . دارای معادن و مواد نباتی ذیقیمت است . جمعیت آن 710000 تن و پایتخت آن کوتاراجا میباشد.
-
آمستردام
لغتنامه دهخدا
آمستردام . [ ت ِ ] (اِخ ) پایتخت کشور هُلاند (هلند). شهری صنعتی و بندری تجارتی در ساحل لامستل و ترعه ای بطول 500هزارگز آن را بدریای شمال پیوندد، دارای 749500 سکنه .
-
الزویر
لغتنامه دهخدا
الزویر. [ اِ زِ ] (اِخ ) الزویه . نام خانواده ٔ معروف طبعکننده در شهرهای لیدن و لاهه و اوترخت و آمستردام از کشور هلند در قرنهای شانزدهم و هفدهم میلادی . قدیمترین آنان لوئی الزویر (در حدود 1540 - 1617 م .) است .
-
فارنهایت
لغتنامه دهخدا
فارنهایت . [ رِ ] (اِخ ) گابریل دانیل . طبیعی دان معروف آلمان که در ساختمان گرماسنج پیشرفت زیادی به وجود آورد و نوع خاصی از گرماسنج که خود او ساخته به نامش معروف است . فارنهایت در چهاردهم ماه مه ٔ 1686 م . در شهر دانتزیگ به دنیا آمد. بیشتر عمرش را در...
-
زوئیدرزه
لغتنامه دهخدا
زوئیدرزه .[ دِ زِ ] (اِخ ) خلیجی بود در کشور هلند که از سال 1931 م . به بعد سدی در جلوی آن بستند و آنرا از دریای شمال جدا کردند و امروزبصورت دریاچه ٔ داخلی درآمده که آنرا وادن زه گویند. (فرهنگ فارسی معین ج 5).
-
گیوم
لغتنامه دهخدا
گیوم . [ گی یُم ْ / گیُم ْ ] (اِخ ) گیوم اول معروف به دوناسو.وی به سال 1815م . در کشور هلند به سلطنت رسیده است .این پادشاه در سال 1830م . بلژیک را از دست داد و درسال 1840م . از سلطنت استعفا کرد. (از لاروس بزرگ ).