کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کشف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کشف المطالب
لغتنامه دهخدا
کشف المطالب . [ ک َ فُل ْ م َ ل ِ ] (ع اِ مرکب ) فهرست الفبائی مطالب یک کتاب . (یادداشت مؤلف ). مانند کشف المطالب قرآن کریم .
-
کشف رود
لغتنامه دهخدا
کشف رود. [ ک َ ش َ ] (اِخ ) یکی از شعب هریرود است که سرچشمه ٔ آن نزدیک سرچشمه ٔ اترک در کوههای هزار مسجد است و پس از مشروب کردن رادکان و چناران از شمال مشهد گذشته در پل خاتون به هریرود می ریزد. (از جغرافیای سیاسی کیهان ) : کشف رود چون رود زرداب شدزمی...
-
کشف کردار
لغتنامه دهخدا
کشف کردار. [ ک َ ش َ ک ِ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) مانند لاک پشت . بسان کشف : ز بیم ناوک گردان زمانه را بینی کشیده سر بتن تیره در کشف کردار. مجیر بیلقانی .چو اندر دست شه پیدا شود گرز گران سنگش کشف کردار خصمش را سر اندر تن نهان گردد.کمال اسماعیل .
-
کشف وار
لغتنامه دهخدا
کشف وار. [ ک َ ش َ ] (ق مرکب ) مانند کشف . چون سلحفاة. مانند لاکپشت . به هیأت و شکل و حال و حرکات کشف : ز بیم اژدهاپیکر سنان تو همه ساله کشف وار اژدهای تن بسنگ اندر نهان دارد. عبدالواسع جبلی .الا ای خسروی کز بیم رمح اژدهاشکلت کشف وار اژدهای چرخ در خ...
-
اصحاب کشف
لغتنامه دهخدا
اصحاب کشف . [ اَ ب ِ ک َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به اصحاب مکاشفات و حکمت اشراق چ کربن ص 222 شود.
-
جستوجو در متن
-
کشفی
لغتنامه دهخدا
کشفی . [ ک َ ] (ص نسبی ) منسوب و متعلق به کشف . (از ناظم الاطباء). اهل کشف . رجوع به کشف و رجوع به ترکیب کشف و شهود شود.
-
کاشفة
لغتنامه دهخدا
کاشفة. [ ش ِ ف َ ] (ع مص ) کشف کشفاً و کاشفةً. (ناظم الاطباء). آشکارا و برهنه کردن . (منتهی الارب ). کشف کردن . رجوع به کشف شود.
-
صاعد
لغتنامه دهخدا
صاعد. [ ع ِ ] (اِخ ) صاحب کشف الظنون گوید: او راست : کتاب الدعوات . (کشف الظنون ، حرف کاف ).
-
طرسوسی
لغتنامه دهخدا
طرسوسی . [ طَ رَ / طَ ] (اِخ ) او راست : کشف القناع عن مسألةالسماع . السراج الوهاج . ردالنصاری . (کشف الظنون ).
-
اورانوس
لغتنامه دهخدا
اورانوس . (اِخ ) در نجوم هفتمین سیاره (از لحاظ فاصله از خورشید) در منظومه ٔ شمسی ، پنج قمر دارد (پنجمین در 1948م . کشف شد). اورانوس را هرشل کشف کرد (در 1781). مطالعه در اختلالات حرکت آن منجر به کشف نپتون شد. (دایرةالمعارف فارسی ).
-
هامانی
لغتنامه دهخدا
هامانی . (اِخ ) او راست شرح اقلیدس . (کشف الظنون ).
-
حالی نوائی
لغتنامه دهخدا
حالی نوائی . [ ] (اِخ ) او را دیوانی است بترکی . (کشف الظنون ).
-
هجویر
لغتنامه دهخدا
هجویر. [ هَُ ] (اِخ ) نام محله ای است در غزنین که نویسنده ٔ کتاب کشف المحجوب بدان منسوب است . (از مقدمه ٔ کشف المحجوب هجویری چ تهران ص 21).
-
سادج
لغتنامه دهخدا
سادج . [ دَ ] (معرب ، ص ، اِ) تعریب ساده . (کشف اللغات ) (آنندراج ) . رجوع به ساده و ساذج شود. || داروئی است . (کشف اللغات ) (آنندراج ). رجوع به ساذج شود.
-
صاروخانی
لغتنامه دهخدا
صاروخانی . (اِخ ) صاحب کشف الظنون گوید او راست : دقایق المیزان فی مقادیر الأوزان و آن رساله ای است در اکسیر. (کشف الظنون ج 1 ص 494).