کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کسپه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کسپه
لغتنامه دهخدا
کسپه . [ ک َ پ َ ] (اِخ ) از قراء نخشب است . (یادداشت مؤلف ).
-
کسپه
لغتنامه دهخدا
کسپه . [ ک ُ پ َ / پ ِ ] (اِ) ارده . کنجاره . (یادداشت مؤلف ). رجوع به کسب و کسبه شود.
-
جستوجو در متن
-
کسپوی
لغتنامه دهخدا
کسپوی . [ ک َ پ َ وی ] (ص نسبی ) نسبت به کسپه است از قراء نخشب : سراطبااستاد کسپوی کو هست ز پشت هفت پدر اوستاد هفت اقلیم . سوزنی .رجوع به کسبه شود.
-
کیپا
لغتنامه دهخدا
کیپا. [ ک َ / ک ِ ] (اِ) به لغت زند و پازند نقره را گویند، و به عربی فضه خوانند. (برهان ) (آنندراج ). به لغت زند و پازند، نقره و سیم . (ناظم الاطباء). هزوارش ، کئیپا یا کسپه . پهلوی ، اسیم (سیم ، نقره ). (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
-
کسبه
لغتنامه دهخدا
کسبه . [ ک َ ب َ ] (اِخ ) جایی است [ به ماوراءالنهر] با کشت و برز بسیار. (حدود العالم ). قریه ای است از قرای نسف دارای منبر و بازار و نسبت بدان کسبوی باشد. (یادداشت مؤلف ) (از معجم البلدان ) : از فعل زشت و سیرت ناخوب همسری با دیو ابوالمظفرخرکنک کسبو...
-
ارده
لغتنامه دهخدا
ارده . [ اَدَ / دِ ] (اِ) کنجد کوبیده . کنجد آردشده که روغن آن نگرفته اند. کنجد آسیاکرده که روغن آن نگرفته باشند. (بحر الجواهر). کنجد پوست گرفته ٔ سائیده با روغن . نان خورش که از کنجد سازند و با شیره و یا عسل مخلوط کرده با نان خورند. کنجد را در آسیای...