کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کزنفون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کزنفون
لغتنامه دهخدا
کزنفون . [ ک ِ زِ ن ُ ف ُ ](اِخ ) مورخ یونانی که از430 تا 352 ق .م . میزیست و از شاگردان سقراط حکیم بود. او تصنیفات بسیار از خود بجای گذاشته است . راجع به ایران سه کتاب او مخصوصاً جالب توجه است : سفر جنگی کوروش (مقصود کوروش کوچک است ). دو کتابی که در...
-
جستوجو در متن
-
کزنفن
لغتنامه دهخدا
کزنفن . [ ک ِ زِ ن ُ ف ُ ] (اِخ ) گزنفن . کزنفون . رجوع به گزنفن و کزنفون شود.
-
لیسیوس
لغتنامه دهخدا
لیسیوس . (اِخ ) آتنی . رئیس یک دسته از سواره نظام یونانی تحت سرداری کزنفون به عهد اردشیر دوم هخامنشی . (ایران باستان ج 2 ص 1064 و 1986).
-
لخ
لغتنامه دهخدا
لخ . [ ل ُ ] (اِ) کزنفون مورخ (از لشکریان کورش ) قسمتی را که دارای 24 نفر یا کمتر بوده لُخ یا لُخاژ مینامد. این دو لفظ یونانی است . (ایران باستان ج 1 ص 351).
-
کورش کوچک
لغتنامه دهخدا
کورش کوچک . [ رُ ش ِ چ َ / چ ِ ] (اِخ ) کورش صغیر. پسرداریوش دوم و پروشات و برادر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی است . کورش کوچک فرمانروایی لیدیه را داشت اما بر برادر خویش بشورید و قصد جان او را کرد و اردشیر فرمان به قتل او داد، لیکن به شفاعت مادرشان پروش...
-
لاریس
لغتنامه دهخدا
لاریس . (اِخ ) نام شهری . گزنفون گوید کورش پس از جنگ با کرزوس و شکست دادن وی پس از عقد معاهده به دسته ای از سپاهیان سنگین اسلحه ٔ مصری که مردانه حرب و مقاومت کرده بودند شهرهائی در صفحات علیا داد که هنوز (زمان کزنفون ) به شهرهای مصری معروفند و علاوه ب...
-
ارن تاس
لغتنامه دهخدا
ارن تاس . [ اُ رُ ](اِخ ) یکی از افراد خاندان هخامنشی و یکی از بهترین سرداران ایران بزمان اردشیر دوم هخامنشی . وی در جنگ کوروش صغیر با اردشیر دوم شرکت کرد ولی خواست به کوروش خیانت کند و با این مقصود به او پیشنهاد کرد هزار نفر سوار به او دهد، تااو بدس...
-
لاریسا
لغتنامه دهخدا
لاریسا. (اِخ ) محلی به کنار دجله و آنجا شهری بوده است بزرگ از آن دولت ماد. کزنفون راجع به عقب نشینی ده هزار نفری یونانیها پس از جنگ کوناکسا گوید یونانیها بقیه ٔ روز را حرکت کرده بی اینکه آزاری از طرف دشمن بینند به محلی در کنار دجله رسیدند موسوم به لا...
-
پردیس
لغتنامه دهخدا
پردیس . [ پ َرَ دَ ] (اِ) لغتی است مأخوذ از زبان مادی (پارادئزا) بمعنی باغ و بستان . و از همین لغت است پالیز فارسی و فردوسی (معرّب ) . کزنفون گوید: «در هر جا، که شاه (هخامنشی ) اقامت کند و به هرجا که رود، همیشه مراقب است ، در همه جا باغهائی باشد پر ...
-
خان اسکندریه
لغتنامه دهخدا
خان اسکندریه . [ ن ِ اِ ک َ دَ ری ی َ ] (اِخ ) محلی است دریازده فرسخی بابل از طرف شمال و تصور میشود که این محل در نزدیکی خرابه هایی موسوم به کونیش نام قدیمی کوناکسا بوده است . در آنجا جنگی بین کوروش و اردشیرروی داد و کیفیات آن را مورخین یونانی چون «ک...
-
گزنفن
لغتنامه دهخدا
گزنفن . [ گ ِ زِ ن ُ ف ُ ] (اِخ ) گزنفون . از مورخان و علمای اخلاق بزرگ یونان قدیم است که نزدیک آتن در حدود 445 ق . م . تولد یافت ودر حدود 335 ق . م . درگذشت . گزنفون در جوانی شاگرد سقراط بود و در سال 401 ق . م . با دوست خود پروکسنس خدمت کورش صغیر پس...
-
اسپرسا
لغتنامه دهخدا
اسپرسا. [ اَ پ َ ](اِ مرکب ) در بابل واحد مقیاس مساحت ، مسافتی بود که شخصی رشید (یعنی کسی که بحدّ رشد رسیده بود) در مدت دو دقیقه میتوانست طی کند (این مقدار از زمان را ازاین جهت اتخاذ کرده بودند که بر حسب تجربه معین شده بود از وقتی که اولین شعاع آفتاب...
-
ازب
لغتنامه دهخدا
ازب . [ اُ زِ ] (اِخ ) اوسویوس . مرحوم پیرنیا در ایران باستان آورده است : یکی از روحانیون مسیحی ، مولد فلسطین . وی در بیت المقدس و انطاکیه تحصیلات خود را باتمام رسانید و از پیروان فلسفه ٔ افلاطون گردید، زمان حیات او 263 - 340 م . است . این شخص کتب زی...
-
اریان
لغتنامه دهخدا
اریان . [ اَرْ ریا ] (اِخ ) آریان . (فلاویوس آریانوس ) مورخ یونانی که در نیکومدی واقع در بی تی نیه (آسیای صغیر) تولد یافت و در زمان آدریان امپراطور روم از 130 تا 138 م . سمت قنسولی روم را در کاپادوکیه داشت . سپس از کارهای دولتی کناره کرد و تا زمان ((...