کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کریت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کریت
لغتنامه دهخدا
کریت . [ ] (اِخ ) بعضی را گمان چنان است که نهر کریت همان وادی کلت است و برخی وادی فصیل و دیگران گمان دارند که در شرق اردن واقع است . (قاموس کتاب مقدس ).
-
کریت
لغتنامه دهخدا
کریت . [ ک ُ ] (اِخ )دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز، کنار راه کوت عبداﷲ به رامهرمز. دشتی و گرمسیر است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
کریت
لغتنامه دهخدا
کریت . [ ک ُ رَ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکزی دهستان کریت در طبس . جلگه است و معتدل گرم و 1439 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کریت
لغتنامه دهخدا
کریت . [ ک ُ رَ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای طبس است .محدود است از شمال به دهستان ارسک ، از جنوب و خاور به دهستان اصفهک و از باختر به دهستان مرکزی . جلگه ای و گرمسیر است . این دهستان دارای 14 آبادی است و 3155 تن جمعیت دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9...
-
کریت
لغتنامه دهخدا
کریت . [ک َ ] (ع ص ) تمام و کامل . (آنندراج ) (منتهی الارب ).- حول کریت ؛ سال تمام . (مهذب الاسماء).
-
واژههای مشابه
-
جزیره ٔ کریت
لغتنامه دهخدا
جزیره ٔ کریت . [ ج َ رَ ی ِ ؟ ] (اِخ ) از جزایر اندلس است . رجوع به الحلل السندسیة ج 1 ص 434 شود.
-
انس کریت
لغتنامه دهخدا
انس کریت . [ اُ ن ِ ک ِ ] (اِخ ) فیلسوف یونانی و از معاصران و ملازمان و سرداران اسکندر مقدونی بود. رجوع به فهرست اعلام ایران باستان پیرنیا شود.
-
جستوجو در متن
-
اکریت
لغتنامه دهخدا
اکریت . [ اِ ] (اِخ ) جزیره ٔ کریت که اقریطس نیز گویند. (ناظم الاطباء). رجوع به کریت شود.
-
کلودی
لغتنامه دهخدا
کلودی . [ ] (اِخ ) جزیره ٔ کوچکی است که طولش هفت میل و عرضش سه میل است . به جنوب کریت واقع است و امروز آن را کوزّو گویند. (از قاموس کتاب مقدس ).
-
لسائیه
لغتنامه دهخدا
لسائیه . [ ل ئی ی َ ] (اِخ ) شهری است در کریت که فعلاً خراب است . (1 ع 27:8) (قاموس کتاب مقدس ).
-
ولی آباد
لغتنامه دهخدا
ولی آباد. [ وَ ] (اِخ ) دهی از دهستان کریت بخش طبس شهرستان فردوس واقع در 24 کیلومتری جنوب خاوری طبس . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
لیک
لغتنامه دهخدا
لیک . (اِخ ) نام پسر پاندیون آتنی . نام لیکی ها که اصلاً از جزیره ٔ کریت بوده اند مأخوذ از نام این شخص است . رجوع به ایران باستان ج 1 ص 741 شود.
-
لیکی
لغتنامه دهخدا
لیکی . (اِخ ) منسوب به لیک پسر پاندیون آتنی . نام گروهی که اصلاً از جزیره ٔ کریت بوده اند و قبل از گرفتن این اسم ترمیل نام داشته اند. (ایران باستان ج 1 ص 741).