کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کروکودیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کروکودیل
لغتنامه دهخدا
کروکودیل . [ کْرُ / ک ُ رُ ک ُ ] (فرانسوی ، اِ) تمساح . (فرهنگ فارسی معین ). کرکدیل . رجوع به کرکدیل و تمساح شود.
-
جستوجو در متن
-
کرکدیل
لغتنامه دهخدا
کرکدیل . [ کْرُ / ک ُ رُ ک ُ ] (فرانسوی ، اِ) کروکودیل . تمساح .(فرهنگ فارسی معین ). رجوع به تمساح کروکودیل شود.
-
تساچه
لغتنامه دهخدا
تساچه . [ ت َ چ َ چ ِ ] (اِ) تمساح و نهنگ و دوزن و مگرمج ، که بزبان فرانسه کروکودیل و به زبان رومی کروکودیلس گویند. حیوانی است . ذوالمعاشین ، از طایفه ٔ لزارد و آنچه از این حیوان در رودخانه های بزرگ افریقا دیده می شود، از شش تا هشت متر طول دارد و کله...
-
نهنگ
لغتنامه دهخدا
نهنگ . [ ن َ هََ ] (اِ) تمساح . (برهان قاطع) (السامی ) (دهار) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (نصاب ) (منتهی الارب ). فرس البحر. اسب آبی . (یادداشت مؤلف ). جانوری است معروف که در دریا در میان ماهیان بحری به منزله ٔ شیر است در صحرا و بیشه و بنابراین صاحب مؤیدا...