کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کرنبه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کرنبه
لغتنامه دهخدا
کرنبه . [ ک َ ن َ ب َ ] (اِخ ) شهری است در صقلیه در کنار دریا. (از معجم البلدان ).
-
واژههای مشابه
-
کرنبة
لغتنامه دهخدا
کرنبة. [ ک َ ن َ ب َ ] (ع مص ) خرمای شیرآمیخته خورانیدن مهمان را. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). کرنیب خورانیدن مهمان را. (از منتهی الارب ) (آنندراج ). || خرما با شیر خوردن .(از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد).