کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کراکش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کراکش
لغتنامه دهخدا
کراکش . [ ک ِ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) (از: کرا، اجرت مکاری یا عمل او + کش ، اسم فاعل از کشیدن ) مکاری . (از دهار). کرایه کش . آنکه حیوانی یا چیزی دیگر را به کرایه دهد. (یادداشت مؤلف ) : و کراکشان ما ترکان بودند گفتند این آدمی وحشی است . (چهارمقاله )....
-
جستوجو در متن
-
کراکشی
لغتنامه دهخدا
کراکشی . [ ک ِ ک َ / ک ِ ] (حامص مرکب ) عمل کراکش . کرایه کشی . رجوع به کراکش و کرایه کشی شود.
-
کرایه کش
لغتنامه دهخدا
کرایه کش . [ ک ِ ی َ / ی ِ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) مکاری . (یادداشت مؤلف ). کراکش . چارواداری که پیشه ٔ وی به کرایه دادن ستور است . (ناظم الاطباء). رجوع به کراکش و مکاری شود.