کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کراغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کراغ
لغتنامه دهخدا
کراغ . [ ک َ ] (اِخ ) نهری است به هرات . (منتهی الارب ) (از معجم البلدان ). یکی از نهرهای نه گانه که از هری رود منشعب می شده و به هرات می آمده است . (نزهةالقلوب چ اروپا ص 220). رجوع به نزهةالقلوب شود.
-
کراغ
لغتنامه دهخدا
کراغ . [ ک ُ ] (اِ) گیاهی باشد که بازوی فرودآمده و استخوان از جای بدررفته را بدان بندند. (از برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
کرغ
لغتنامه دهخدا
کرغ . [ ک ُ ] (اِ) به معنی کراغ است وآن گیاهی است که کمان گران بر بازوی فرودآمده و استخوان از جای بدررفته بندند. (آنندراج ) (برهان ). کراغ . (جهانگیری ) (از ناظم الاطباء). رجوع به کراغ شود.
-
اشق
لغتنامه دهخدا
اشق . [ اُش ْ ش َ / اُ ش َ / اَش َ ] (معرب ، اِ) (معرب از فارسی ) صمغ گیاهی است که آنرا بدران گویند و بعربی صمغالطرثوث خوانند. استسقا را نافع است و بعضی گویند جوهری است معدنی که آنرا بعربی لزاق الذهب خوانند وآن غیرمعدنی هم هست که عملی باشد و آن چنان ...
-
پشته
لغتنامه دهخدا
پشته . [ پ ُ ت َ / ت ِ ] (اِ مرکب ) مقداری که با پشت توان برداشت . هر چیز که بر پشت گیرند از هیمه و جز آن . کوله . کوله بار. بار : شب زمستان بود کپی سرد یافت کرمک شب تاب ناگاهی بتافت کپیان آتش همی پنداشتندپشته ٔ هیزم بدو برداشتند. رودکی (از کلیله و د...