کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کذج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کذج
لغتنامه دهخدا
کذج . [ ک َ ذَ ] (معرب ، اِ) معرب و مأخوذ از کده ، و کنده ٔ فارسی . (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). کده که خانه و جای باشد. (آنندراج ). خانه و جای باش . (ناظم الاطباء). مأوی . (از اقرب الموارد). رجوع به کده شود.
-
واژههای همآوا
-
کزج
لغتنامه دهخدا
کزج . [ ک َ زَ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان خورش رستم بخش شاهرود شهرستان خلخال . کوهستانی و گرمسیر است و 946 تن سکنه دارد. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم و گلیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4). در خلخال کزه گویند.
-
جستوجو در متن
-
اج
لغتنامه دهخدا
اج . [ ََ-ج ْ / َِ-ج ْ ] (پسوند/حرف ) مزید مؤخری است در امکنه . صورتی از اگ ، اک ، اه : آبج . اشترج . ایذج . خلج . خیارج . دعنج . رخج . روبنج . سهرج . سیرج . طسفونج (طیسفون ). غورج . فندورج . فهرج . قورج . کذج . کرج . کندانج . مدبج . مستج . مَنْبِج ...