کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کحیلة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کحیلة
لغتنامه دهخدا
کحیلة. [ ک َ ل َ ] (اِخ ) از نساء خوارج که در ولایة ابن عامر در بصرة با دیگر خوارج خروج کرد. (البیان و التبیین ج 1 ص 283).
-
کحیلة
لغتنامه دهخدا
کحیلة. [ ک َ ل َ ] (ع ص ) کَحیل . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به کحیل شود.
-
واژههای مشابه
-
کحل کحیلة
لغتنامه دهخدا
کحل کحیلة. [ ک ُ ل ُ ک ُ ح َ ل َ ] (ع اِ مرکب ) کلمه ای است که بدان بز را زجر کنند، ای سودِ سویدة. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
کحائل
لغتنامه دهخدا
کحائل . [ ک َ ءِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ کَحیل و کَحیلَة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به کحیل و کحیلة شود.
-
کحلی
لغتنامه دهخدا
کحلی . [ ک َ لا ] (ع ص ، اِ) ج ِ کَحیل و کَحیلَة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به کحیل و کحیلة شود.
-
کحیل
لغتنامه دهخدا
کحیل . [ ک َ ] (ع ص ) کحیلة. سرمه دار. (از غیاث اللغات ). چشم باسرمه . (منتهی الارب ). چشم سرمه کشیده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). مکحول . بسرمه . بسرمه کرده . (یادداشت مؤلف ) : تا غزل خوان را بباید وقت خواندن در غزل نعت از زلف سیاه و وصف از ...