کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کجور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کجور
لغتنامه دهخدا
کجور. [ ک َ ] (هندی ، اِ) نام دوایی است که آنرا زرن باد و اهل مکه عرق الکافور خوانند. گویند این لغت هندی است . (برهان ). اسم هندی زرنباد است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). و رجوع به کچور و زرنباد شود.
-
کجور
لغتنامه دهخدا
کجور. [ ک ُ ] (اِخ ) اسم ولایتی است در اصطلاح جغرافیانویسان قدیم از تبرستان که شهر رویان قدیم بوده است تنکابن بدانجا و با نور که رستمدار باشد نزدیک . (از آنندراج ). نام بلوکی در مازندران . (ناظم الاطباء). نام یکی از نواحی سه گانه ٔ منطقه ٔ تنکابن و م...
-
کجور
لغتنامه دهخدا
کجور. [ ک ُ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان بلده کجور در بخش مرکزی شهرستان نوشهر است . سکنه 156 تن . کوهستانی وسردسیر. آثار ابنیه ٔ قدیمه در آنجا مشاهده می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). در ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران رابینو ص 53 و 54 آمده است که : ...
-
واژههای مشابه
-
قصر کجور
لغتنامه دهخدا
قصر کجور.[ ق َ رِ ک ُ ] (اِخ ) نام جایی است مشهور در حوالی کجور. رجوع به مازندران و استرآباد رابینو ص 148 شود.
-
بلده کجور
لغتنامه دهخدا
بلده کجور. [ ب َ دَ ک ُ ] (اِخ ) یکی از بلوکهای دهستان کجور، شهرستان نوشهر.این دهستان از ده آبادی تشکیل شده ، 3 آبادی آن در ییلاق حدود قصبه ٔ کجور، و 7 آبادی در حدود صلاح الدین کلا می باشد. جمعیت دهستان در حدود 4000 تن است . از قرای مهم ییلاقی ، خود ...
-
توابع کجور
لغتنامه دهخدا
توابع کجور. [ ت َ ب ِ ع ِ ک ُ ] (اِخ )یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان نوشهر است که 4100 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
جستوجو در متن
-
گاوباره
لغتنامه دهخدا
گاوباره . [ ] (اِخ ) عبارت از کجور و تنکابن و دیلم میباشد. (التدوین ).
-
وازوار
لغتنامه دهخدا
وازوار. (اِخ ) از دهات کجور است . (مازندران و استراباد ص 147).
-
گنگر
لغتنامه دهخدا
گنگر. [ گ َ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان توابع کجور بخش مرکزی شهرستان نوشهر که در 6000 گزی جنوب باختری کجور واقع شده است . هوای آن سرد و سکنه اش 150 تن است . آب آن از چشمه و رودخانه ٔ محلی تأمین میشود. محصول آن غلات ، ارزن و شغل اهالی زراعت است . ...
-
کالیج
لغتنامه دهخدا
کالیج . (اِخ ) دهی است از دهات کجور. (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد ص 54 و 147). و رجوع به کالج شود.
-
گران
لغتنامه دهخدا
گران . [ گ ِ ] (اِخ ) یکی از دهکده های توابع کجور است . (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 28، 30، 109).
-
هلیکک
لغتنامه دهخدا
هلیکک . [ هََ ک َ ] (اِ) آلوکک . در نور و کجور نوعی درخت را گویند. (یادداشت مؤلف ). رجوع به آلوکک شود.
-
تازه آباد
لغتنامه دهخدا
تازه آباد. [ زَ ] (اِخ ) دهی در کجور.(از سفرنامه ٔ مازندران رابینو بخش انگلیسی ص 109).