کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کتیبه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کتیبه
لغتنامه دهخدا
کتیبه . [ ک ِ / ک َ ب َ/ ب ِ ] (از ع ، اِ) ممال کتابة عربی . (فرهنگ فارسی معین ). نوشته : کتاب و کلک همه کاتبان نمونه شودچو کلک او بنگارد کتیبه های کتاب . معزی . || آنچه به خط جلی نسخ یا نستعلیق و یا به خط طغرا و یا به خط کوفی بر دوره ٔ دیوار مساجد و...
-
واژههای مشابه
-
کتیبة
لغتنامه دهخدا
کتیبة. [ ک َ ب َ ] (اِخ ) قلعه ای است به خیبر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). قلعه ای از قلعه های خیبر بود. هنگامی که خیبر را تقسیم کردند این قلعه به خمس و سهم نبی وسهم ذوی القربی و یتیمها و مسکینان اختصاص یافت . (از معجم البلدان ). رجوع به معجم البلدان ...
-
کتیبة
لغتنامه دهخدا
کتیبة. [ ک َ ب َ ] (ع اِ) جیش و به قولی دسته ای از آن که گرد آمده باشند و به قولی گروه اسبان گرد آمده و به قولی گروه اسبان غارت کنندگان از صد تا هزار. (از اقرب الموارد). لشکر یا گروه اسبان گرد آمده یا گروه اسبان غارت کنندگان از صد تا هزار. (منتهی الا...
-
جستوجو در متن
-
آثورا
لغتنامه دهخدا
آثورا.(اِخ ) مطابق کتیبه های داریوش ، نام دیگر آشور است .
-
پارسوآ
لغتنامه دهخدا
پارسوآ. (اِخ ) نام قبایل پارس َ در کتیبه های آشوری .
-
صدآء
لغتنامه دهخدا
صدآء. [ ص َدْ ] (ع ص ) کتیبة صدآء؛ لشکر غرق آهن که از آن بوی زنگ آید. (منتهی الارب ). و در قطر المحیط کتیبة صدأی ضبط کرده است .
-
شاپور
لغتنامه دهخدا
شاپور. (اِخ ) سکانشاه .«هرتسفلد از روی کتیبه ای در تخت جمشید، که خواندن آن خالی از اشکال نیست ، چنین فرض کرده است ،که شاپور دیگری برادر بزرگ شاپور دوم (ذولاکتاف ) معروف به سکانشاه وجود داشته است .» (ایران در زمان ساسانیان ص 260). «کتیبه های تخت جمشید...
-
کرتیرهرمزد
لغتنامه دهخدا
کرتیرهرمزد. [ ک َ هَُ م َ ] (اِخ ) موبد کرتیر هرمزد، صاحب کتیبه ای است در نقش رجب . در این کتیبه از پارسائی خود و خدماتی که به کشور ایران در عهد شاپور اول و هرمزد اول و وهرام اول و وهرام دوم نموده شرحی بیان کرده است . کتیبه ٔ دیگری از او در بالای نقش...
-
تکتیب
لغتنامه دهخدا
تکتیب . [ ت َ ] (ع مص ) لشکر گروه گروه کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). || آماده کردن کتیبه را و فراهم آوردن و کتیبه کتیبه کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نوشتن . || نوشتن آموختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطب...
-
طابور
لغتنامه دهخدا
طابور. (ترکی ، اِ) صف . فوج . کتیبة. (دراری اللامعات ).
-
شیل خاکین شوش ناک
لغتنامه دهخدا
شیل خاکین شوش ناک . (اِخ ) از پادشاهان نامی عیلام است . این پادشاه که سیاستمدار مدبر و بزرگ بود بناهای زیاد کرد و یکی از کارهای اوست : هر بنایی را که تعمیر می کرد می نوشت این بنا را که ساخته بود و چه کتیبه داشت . عین آن کتیبه را که بزبان سامی بود می ...
-
هلدیت
لغتنامه دهخدا
هلدیت . [ هََ ت َ ] (اِخ ) در کتیبه ٔ بزرگ بیستون این کلمه نام پدر بخت النصر است . (از ایران باستان پیرنیا ص 547).
-
اساکارتی ی
لغتنامه دهخدا
اساکارتی ی . [ اَی َ ] (اِخ ) ساگارتی (در جنوب پارت ) در کتیبه ٔ داریوش . (ایران باستان ص 2178). و رجوع به سارگاتی شود.