کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کبروا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کبروا
لغتنامه دهخدا
کبروا. [ ک َ ب َ ] (اِ مرکب ) آش کبر. (برهان ) (آنندراج ). نام آشی است که با کبر بپزند. (فرهنگ جهانگیری ). کبربا. (برهان ) (آنندراج ). کوربا. (فرهنگ جهانگیری ). کوروا. رجوع به کبربا شود.
-
جستوجو در متن
-
کبربا
لغتنامه دهخدا
کبربا. [ ک َ ب َ ] (اِ مرکب ) آش کبر باشد چنانکه آش ماست را ماست با گویند چه با بمعنی آش است . (برهان ) (آنندراج ). آش کبر. (ناظم الاطباء). کبروا. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). کوربا. کوروا. کبریه لصفیه . اصفیه . (یادداشت مؤلف ).
-
کبریة
لغتنامه دهخدا
کبریة. [ ک َ ب َ ری ی َ ] (ع اِ) آش کبر. کبربا. کبروا. لصفیة. طعامی که با کبر سازند. (ناظم الاطباء). آشی که از کور پزند. کوربا و کوروا و به عربی کبریة گویند. (آنندراج ). رجوع به کبربا شود.
-
کوروا
لغتنامه دهخدا
کوروا. [ ک َ وَرْ ] (اِ مرکب ) به معنی کبرباست که آش کبربا باشد. (برهان ) (آنندراج ). کوربا. کبربا. کبروا. آش کبر. (فرهنگ فارسی معین ). اصفیه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کوربا، کَوَر و کَبَر شود.
-
وا
لغتنامه دهخدا
وا. (اِ) به معنی پا: چاروا. چاروای . || با. ابا. به معنی آش یا مرادف باج (معرب )، در تحفه به معنی با آمده که ابا نیز گویند که آش باشد چون سکبا - سکوا. کبروا - کبربا. شوربا -شوروا. ماست با - ماست وا. شیربا - شیروا. سپیدوا. برغست وا. پیه وا (ثربیه ). (...