کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاکنج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کاکنج
لغتنامه دهخدا
کاکنج . [ ک َ / ک ِ / ک ُ ن َ ] (اِ) معرب کاکنه ٔ فارسی است و نزد عامه ٔ اهل فارس معروف به عروسک پس پرده و به شیرازی کچومن و به یونانی اوسفندنون و به سریانی خمری مرجا و به رومی اسقیدولیون و به عربی جوزالمزج و حب اللهو و به هندی راجپوتکه و به لاتینی ه...
-
جستوجو در متن
-
غالبة
لغتنامه دهخدا
غالبة.[ ل ِ ب َ ] (ع اِ) کاکنج یا نوعی از آن . کاکنج جبلی .کاکنج برّی . رجوع به کاکنج و عبب و حب اللهو شود.
-
کاکنه
لغتنامه دهخدا
کاکنه . [ ک ُ ن َ / ن ِ ] (اِ) معرب آن کاکنج است . (فهرست مخزن الادویه ) (ناظم الاطباء). رجوع به کاکنج در همین لغت نامه شود.
-
دیواطیفی
لغتنامه دهخدا
دیواطیفی . [ دی ] (اِ) (به معنی رهاننده ) معجون کاکنج . (از بحر الجواهر) (به معنای رهایی بخش ) معجون کاکنج . (یادداشت مؤلف ).
-
حب اللهو
لغتنامه دهخدا
حب اللهو. [ ح َب ْ بُل ْ ل َهَْوْ ] (ع اِ مرکب ) کاکنج . (داود ضریر انطاکی ). عروس درپرده . حب الکاکنج . جوزالمرج . عبب . ثمر کاکنج . ثمر کاکنج بستانی . (برهان ).
-
دوباروج
لغتنامه دهخدا
دوباروج . [ دُ ] (اِ) کاکنج است . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (از اختیارات بدیعی ). دوایی است که آن را عروس در پرده گویند و کاکنج همان است . و با «خاء» هم به نظر آمده (یعنی دوباروخ ). (از برهان ) (آنندراج ). کاکنج . عروس پس پرده . (از ناظم الاطباء). رجوع...
-
قسولیدون
لغتنامه دهخدا
قسولیدون . [ ق ُ ] (معرب ، اِ) کاکنج است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به قسولیدوس شود.
-
فسولیوس
لغتنامه دهخدا
فسولیوس . [ ] (معرب ، اِ) به یونانی کاکنج است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
فسیدس
لغتنامه دهخدا
فسیدس . [ ] (معرب ، اِ) به یونانی کاکنج است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
اسقیدولیون
لغتنامه دهخدا
اسقیدولیون . [ اُ ] (معرب ، اِ) کاکنج است . (فهرست مخزن الادویة). عروس در پرده .
-
اسکلیم
لغتنامه دهخدا
اسکلیم . [ اِ ک ِ ] (اِ) (در چالوس ) کاکنج . عروس در پرده .
-
عروس پشت پرده
لغتنامه دهخدا
عروس پشت پرده . [ع َ س ِ پ ُ ت ِ پ َ دَ / دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کاکنج ، که نوعی گیاه است . عروس پرده . عروس در پرده . عروسک پس پرده . عروسک پشت پرده . رجوع به کاکنج شود.
-
عبب
لغتنامه دهخدا
عبب . [ ع َ ب َ ] (ع اِ) میوه و ثمره ٔ کاکنج است که عروس در پرده باشد و آن راعبعب نیز گویند. (برهان ). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
کجومن
لغتنامه دهخدا
کجومن . [ ک َم َ ] (اِ) به شیرازی دوایی است که آن را کاکنج گویند که عروس در پرده باشد. (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).