کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کاوش
لغتنامه دهخدا
کاوش . [ وِ ] (اِمص ) کاویدن . حفر. کندگی . نقب . || تفتیش وتجسس و تفحص . || غور و تفکر و تأمل . (ناظم الاطباء). || نفوذ. تأثیر : پرستیدن داور افزون کنیدز دل کاوش دیو بیرون کنید. فردوسی .|| (اصطلاح باستانشناسی ) حفاری در خرابه های بناهای تاریخی و م...
-
جستوجو در متن
-
ناکاویدن
لغتنامه دهخدا
ناکاویدن . [ دَ ] (مص منفی ) کاوش نکردن . نکاویدن . مقابل کاویدن . رجوع به کاویدن شود.
-
کان کندن
لغتنامه دهخدا
کان کندن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) استخراج معدن . کاوش کان . رجوع به ترکیبات کان شود.
-
واکویدن
لغتنامه دهخدا
واکویدن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بازکاویدن . کاوش کردن . تفحص نمودن . درکاویدن چیزی و تجسس و جستجوی چیزی . (ناظم الاطباء).
-
ابوالعز
لغتنامه دهخدا
ابوالعز. [ اَ ب ُ ل ع ِزز ] (اِخ ) ابن کاوش . او راست : کتاب انتصار.
-
پی جوئی کردن
لغتنامه دهخدا
پی جوئی کردن . [ پ َ / پ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کاوش کردن . تجسس کردن . || ایز جستن . رد پای کسی را برداشتن .
-
فژهیدن
لغتنامه دهخدا
فژهیدن . [ ف َ ژُ دَ ] (مص )پژوهیدن . کاوش و جستجو کردن : تنقیب ؛ بسی در راهها گردیدن و نیک فژهیدن از چیزی . (تاج المصادر بیهقی ).
-
منکش
لغتنامه دهخدا
منکش . [ م ِ ک َ ] (ع ص ) بازکاونده امور را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). کاوش کننده در کارها. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
خارا سفتن
لغتنامه دهخدا
خارا سفتن . [ س ُ ت َ ] (مص مرکب ) شکستن سنگ خارا : کوهکن تعلیم خارا سفتن از استاد داشت هر چه کرد از کاوش مژگان شیرین یاد داشت .ظهوری (از آنندراج ).
-
فرخ شاهپور
لغتنامه دهخدا
فرخ شاهپور. [ ف َرْ رُ ] (اِخ ) موبد اران خوره ٔ شاهپور بوده است و نام وی بر یکی از سنگهای قیمتی که در کاوش های باستان شناسی به دست آمده ، منقوش است . (از ایران در زمان ساسانیان ترجمه ٔ رشیدیاسمی چ 2 ص 138).
-
ژزف اوپتن
لغتنامه دهخدا
ژزف اوپتن . [ ژُ زِ ت ُ ] (اِخ ) نام خاورشناس معاصر مدیر موزه ٔ متروپولیتن . وی از ایرانشناسان و کاوش کنندگان پرسپلیس (تخت جمشید) است و اکتشافات بسیاری در آثار تاریخی آنجا کرده و برخی از تحقیقات خود را در آن باب انتشار داده است . (فرهنگ خاورشناسان ص ...
-
ماشکین
لغتنامه دهخدا
ماشکین . (اِخ ) دهی از دهستان زهرا است که در بخش بویین شهرستان قزوین واقع است و 369 تن سکنه دارد. تپه ای به نام ماشکین دارد که در نتیجه ٔ کاوش آثار ابنیه ٔ قدیم مشاهده شده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
پی جوئی
لغتنامه دهخدا
پی جوئی . [ پ َ / پ ِ ] (حامص مرکب ) عمل پی جو. جستن اثر پا. مجازاً، جستجو. تتبع. تجسس . تفحص . فحص . تفتیش . گردش . کاوش . تعقیب .بازکاویدن . فحص ِ اثر. تجسس اثر. جستن از اثر پای .
-
تشنه اشک
لغتنامه دهخدا
تشنه اشک . [ ت ِ ن َ / ن ِ اَ ] (ص مرکب ) اشک خواه : بیش ازاین کاوش مکن با دل که چشم تشنه اشک از برای گریه کردن آب از گوهر گرفت .صائب (از آنندراج ).