کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کافتیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کافتیده
لغتنامه دهخدا
کافتیده . [ دَ / دِ ] (ن مف ) ترکیده و شکاف بهم رسانیده . (برهان ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
کافته
لغتنامه دهخدا
کافته . [ ت َ/ ت ِ ] (ن مف ) شکافته . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کفته . شکافته . کافتیده . غاچ خورده : جهان ز آتش تیغها تافته دل که ز بانگ یلان کافته . اسدی (گرشاسب نامه ).همه خسته و مانده و تافته زبس تشنگی کام و لب کافته . اسدی (گرشاسب نامه...
-
کفته
لغتنامه دهخدا
کفته . [ ک َ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) شکافته شده و ترکیده . (برهان ) (آنندراج ). شکافته و ترکیده و چاک شده و چاک زده و از هم بازشده و دوتاشده . (ناظم الاطباء). کفیده . کافته . کافتیده . غاچ خورده . دریده . (یادداشت مؤلف ) : ز دیوان بسی شد بپیکان هلاک بسی...
-
شکافته
لغتنامه دهخدا
شکافته . [ ش ِ/ ش ِ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) چاک شده و دریده . (ناظم الاطباء). چاک خورده . رخنه یافته . (فرهنگ فارسی معین ). مُطَیَّر. (منتهی الارب ). مشقوق . منشق . کفته . مِفَلَّق مُفَلَّقَة. کافته . کافتیده . ترکیده . غاچ خورده . مُنْفَلَق . کفیده . من...