کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاسبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کاسبی
لغتنامه دهخدا
کاسبی . [ س ِ ] (حامص ) عمل کاسب . کسب . پیشه وری . تجارت .- کاسبی کردن ؛ تجارت و کسب کردن .
-
واژههای مشابه
-
کار و کاسبی
لغتنامه دهخدا
کار و کاسبی . [ رُ س ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) کار. شغل . کسب .
-
جستوجو در متن
-
سابیدن
لغتنامه دهخدا
سابیدن . [ دَ ] (مص ) در تداول عوام بجای ساییدن . رجوع به ساییدن شود: کاسبی کاه سابی است .
-
تازه شهر
لغتنامه دهخدا
تازه شهر. [ زَ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش سلماس شهرستان خوی است که در 7000گزی جنوب باختری سلماس واقع است و راه شوسه دارد. جلگه و معتدل است و سکنه ٔ آنجا 2319 تن است ، شیعه ، ترکی . آب آن از قنات و چشمه . محصول آن غلات و حبوبات و بزرک . شغل...
-
رودبار
لغتنامه دهخدا
رودبار. (اِخ ) دهی است از دهستان اورامان بخش رزاب شهرستان سنندج واقع در 18هزارگزی جنوب خاور رزاب و در کنار رودخانه ٔ سیروان . منطقه ٔ کوهستانی است و هوایی معتدل دارد. سکنه ٔآن 424 تن است و آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولش غلات و انواع میوه ، و شغل ...
-
رودپیش
لغتنامه دهخدا
رودپیش . (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی از شهرستان فومن واقع در 5هزارگزی شمال شرقی فومن و 2هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ فومن به رشت . منطقه ای است جلگه ای وهوایی معتدل مرطوب دارد. سکنه ٔ آن 1139 تن است . آب آن از رودخانه ٔ شاخ زر تأمین میشود و...
-
صومعه
لغتنامه دهخدا
صومعه . [ ص َ م َع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سراجو بخش مرکزی شهرستان مراغه ، واقع در 34 هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 2500 گزی شمال راه ارابه رو مراغه به قره آغاج . این ده کوهستانی و هوای آن معتدل و سالم است . 1461 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه سارها. ...
-
عجب شیر
لغتنامه دهخدا
عجب شیر. [ ع َ ج َ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای شهرستان مراغه ، در شمال باختری شهرستان واقع است . از شمال به بخش دهخوارقان ، از جنوب و باختر به دریاچه ٔ ارومیه ، از خاور به بخش مرکزی مراغه محدود است ، بخش مزبور از یک دهستان به نام دیزجرود که از 24 آباد...
-
بناب
لغتنامه دهخدا
بناب . [ ب ُ ] (اِخ ) مرکز بخش بناب از شهرستان مراغه است . این قصبه در 16 هزارگزی جنوب باختری مراغه و 8 هزارگزی خاور دریاچه ٔ ارومیه واقع است . هوای آن معتدل و آب آنجا از رودخانه ٔ صوفی چای و چاه تأمین می شود. محصول عمده ٔ آن غلات و حبوب و چغندر است...
-
عجب شیر
لغتنامه دهخدا
عجب شیر. [ ع َ ج َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکزی بخش دهستان دیزجرود از شهرستان مراغه ، واقع در 35 هزارگزی شمال باختری مراغه به دهخوارقان . ناحیه ای است کوهستانی . آب و هوای آن معتدل است . 4469 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه و چشمه تأمین میشود. محصولات آن کش...
-
اشنویه
لغتنامه دهخدا
اشنویه . [ اُ ی َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان و بخش اشنویه ٔ شهرستان ارومیه ، در 110هزارگزی جنوب آن شهرستان که در مسیر شوسه ٔ نقده - مهاباد واقع است و محلی است دره ، سردسیر و مالاریائی . سکنه ٔ آن 2212 تن است . آب آن از رودخانه ٔ اشنویه و محصول آن غل...
-
دکانداری
لغتنامه دهخدا
دکانداری . [ دُک ْ کا / دُ ] (حامص مرکب ) عمل دکاندار. داشتن دکان . کاسبی در دکان . (فرهنگ فارسی معین ). کسب . (ناظم الاطباء). || کلبه داری . (یادداشت مرحوم دهخدا). || کنایه از چرب زبانی و تعریف کنندگی . (برهان ). چرب زبانی و تکلف کردن در فروختن کالا...
-
دشت
لغتنامه دهخدا
دشت . [ دَ ] (اِ) دستلاف . (فرهنگ فارسی معین ). دشن . || پیش مزد. (فرهنگ فارسی معین ). سفته . ربون . (یادداشت مؤلف ). || در تداول عامیانه ، فروش اول هر کاسب . (فرهنگ فارسی معین ). نقد نخست که فروشنده از مشتری ستاند در اول روز یا اول شب یا اول هفته ی...