کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کارگزینی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کارگزینی
لغتنامه دهخدا
کارگزینی . [ گ ُ ] (حامص مرکب ) انتخاب شغل . گزینش کار. استخدام . || (اِ مرکب ) (اداره ٔ...) اداره ای است که در وزارت خانه به کار اعضاء رسیدگی کرده شغل آنها را معین و تغییر مأموریت آنها را مطابق اطلاعات و احتیاج و شایستگی هر یک تعیین مینماید و سابقا...
-
جستوجو در متن
-
کارگزین
لغتنامه دهخدا
کارگزین . [ گ ُ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) رئیس کارگزینی . (فرهنگستان ). رجوع به کارگزینی شود. تعیین کننده ٔ کار خدمت گزاران .
-
پرسنل
لغتنامه دهخدا
پرسنل . [ پ ِ س ُ ن ِ ] (فرانسوی ، اِ) مجموع کارمندان یک اداره .- اداره ٔ پرسنل ؛ اداره ٔ کارگزینی .
-
داروغه ٔ فراشخانه
لغتنامه دهخدا
داروغه ٔ فراشخانه . [ غ َ / غ ِ ی ِ ف َرْ را ن َ /ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) فراش به کسانی گفته میشد که فرش پهن میکردند و چادر میافراشتند. خادمان و پیشخدمتهای قصر شاهی . فراشخانه دارای داروغه ای بود که گویا تصدی امور کارگزینی و استخدامی را داشته ...
-
ستاد آرتش
لغتنامه دهخدا
ستاد آرتش . [ س ِ دِ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) یا ارکان حرب . کل قشون .عبارت از تشکیلات نظامی مملکتی که امور سوق الجیشی و تعبیةالجیشی و تدارکات آرتشی را فراهم میسازد. تشکیلات ستاد آرتش (تا قبل از بهمن 1357) شامل پنج اداره بترتیب زیر بوده است : ا...
-
استخدام
لغتنامه دهخدا
استخدام . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) خدمت خواستن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). اختدام . (منتهی الارب ). خدمت خواستن . خادم خواستن . بچاکری و خادمی گرفتن . برای خدمت خواستن . چاکر داشتن خواستن از کسی یعنی از وی خواستن که چاکر او باشد. || استخدام ، هو ان یذ...
-
استیناف
لغتنامه دهخدا
استیناف . [ اِ ] (ع مص ) استئناف . از نو گرفتن . (تاج المصادر بیهقی ). نو کردن . از نو کردن . تجدید. از سر گرفتن . از سر گرفتن کار و آغاز کردن آن : ناصرالدین از این کلمات متأذی شد و طراوت آن حال بذبول رسید و مکاتبه ٔ دیگر رسانیدند مشتمل بر استیناف م...
-
سازمان ملل متحد
لغتنامه دهخدا
سازمان ملل متحد. [ ن ِ م ِ ل َ ل ِ م ُت ْ ت َ ح ِ ] (اِخ ) مؤسسه ای است بین المللی که از نمایندگان 83 کشور تشکیل میگردد. افزایش روز افزون ارتباطات بین المللی وجود مؤسساتی را برای تنظیم این ارتباطات ایجاب میکند. ازین روی بعد از پایان جنگ اول بین الم...
-
دانشگاه
لغتنامه دهخدا
دانشگاه . [ ن ِ ] (اِ مرکب ) دانشگه . محل دانش . جای دانش . جای علم . || اصطلاحاً مؤسسه ای که تعلیم درجات عالیه ٔ علوم و فنون و ادبیات و فلسفه و هنر کند. این کلمه بجای اونیورسیته بکار رفته است . دانشگاه شعبه هایی بنام دانشکده خواهدداشت و هر دانشکده ...