کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کارجی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کارجی
لغتنامه دهخدا
کارجی . (اِخ ) دهی از دهستان بارمعدن ، بخش سرولایت شهرستان نیشابور، واقع در 18هزارگزی جنوب باختری چکنه بالا. کوهستانی ، معتدل ، سکنه ٔ آن 76 تن .قنات دارد. محصول آنجا غلات ، تریاک . شغل اهالی زراعت مالداری . ابریشم بافی . راه مالرو. مزرعه ٔ اردلان جز...
-
کارجی
لغتنامه دهخدا
کارجی . (اِخ ) دهی از دهستان ماروسک بخش سرولایت شهرستان نیشابور، 24هزارگزی جنوب خاوری چکنه بالا. کوهستانی ، معتدل ، سکنه ٔ آن 77تن . قنات دارد. محصول آنجا غلات ، تریاک . شغل اهالی زراعت . راه آن مالرو. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کارجی
لغتنامه دهخدا
کارجی . (اِخ ) دهی از دهستان نقاب بخش جغتای شهرستان سبزوار، واقع در 240هزارگزی شمال خاوری جغتای سر راه شوسه ٔ عمومی سبزوار. جلگه ، معتدل . سکنه 374 تن . قنات دارد. محصول آنجا غلات ، تریاک ، کنجد، زیره . شغل اهالی زراعت ، کسب . راه : اتومبیل رو. (فرهن...