کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کارت صورت غذا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کارت پستال
لغتنامه دهخدا
کارت پستال . [ پ ُ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) ورقه ٔ پستی . برگ مقوائی که روی آن چیزی نویسند و بمقصد فرستند.
-
کارت رایت
لغتنامه دهخدا
کارت رایت . (اِخ ) ادموند. مکانیسین انگلیسی متولد در «مارنهام » . وی ماشینهائی برای بافتن و حلاجی پشم اختراع کرد. (1743 - 1823 م .).
-
کارت رایت
لغتنامه دهخدا
کارت رایت . (اِخ ) از معاریف مؤلفین اروپائی معاصر صفویه . (تاریخ ادبیات ایران پروفسور براون ، ترجمه ٔ رشید یاسمی ص 7).