کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کارافزای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کارافزای
لغتنامه دهخدا
کارافزای . [ اَ ] (نف مرکب ) کارافزا. کارفزا. زیادکننده ٔ کار. آنکه مشغولیت دیگری افزون کند : چون بود دولت تو روزافزون چه زیان از حسود کارافزای .انوری .
-
جستوجو در متن
-
کارافزا
لغتنامه دهخدا
کارافزا. [ اَ ] (نف مرکب ) رجوع به کارافزای شود.
-
کارافزائی
لغتنامه دهخدا
کارافزائی . [ اَ ] (حامص مرکب ) عمل کارافزای .
-
افزای
لغتنامه دهخدا
افزای . [ اَ ] (نف مرخم ) افزا. افزاینده . فزاینده .چنانکه در روح افزای ، مهرافزای ، فرح افزای و جز آن .- رامش افزای ؛ افزاینده ٔ رامش . رجوع به افزا شود.- روح افزای ؛ فزاینده ٔ روح و جان . رجوع به افزا شود.- روزی افزای ؛ افزاینده ٔ روزی . رجوع به...
-
روزافزون
لغتنامه دهخدا
روزافزون . [ اَ / زَف ْ ] (نف مرکب ) چیزی که هر روز بیفزاید و ترقی کند. (آنندراج ) (از فرهنگ نظام ). مترقی . (یادداشت مؤلف ) : خرد و مردمیش روزافزون فضل و آزادگیش مادرزاد. فرخی .چه روزافزون و عالی دولت است این دولت سلطان که روزافزون بدو گشته ست ملک ...