کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ژلاتینی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ژلاتینی شکل
لغتنامه دهخدا
ژلاتینی شکل . [ ژِ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) چیزی که شکل و طبیعت ژلاتین دارد. رجوع به ژلاتین شود.
-
جستوجو در متن
-
زبدالبحر
لغتنامه دهخدا
زبدالبحر. [ زَ ب َ دُل ْ ب َ ] (ع اِ مرکب ) در اصطلاح دریاداران مغرب گیاهان مویی مفصلی و ژلاتینی را زبدالبحر نامند تا از نوع دیگر از گیاهان دریایی که دارای حجم و استحکام بیشتری است بازشناخته گردند. (از دائرة المعارف بستانی ).
-
کپسول
لغتنامه دهخدا
کپسول . [ ک َ ] (فرانسوی ، اِ) پوشینه ای ژلاتینی و به اندازه های مختلف که گردها و گاهی مایعات و روغنهای دارویی را به جهت مخفی نگاه داشتن طعم بد آنها در درون آن جای میدهند. || چاشنی تفنگ . || محفظه ٔ فلزی نگهداری اکسیژن را. || گونه ای میوه ٔ خشک شکوفا...
-
فیلم
لغتنامه دهخدا
فیلم . (فرانسوی ، اِ) ماده ای است که از نیترات دُ سلولز (قابل اشتعال ) یا استات دُ سلولز (غیرقابل اشتعال ) ساخته شده و برای گرفتن تصاویر سینمایی به کار میرود. عرض آن 35 میلی متر است . در حواشی فیلم پهلوی سوراخهای اعداد نشانه گذاشته شده که در فاصله ٔ ...
-
تتراکلرور دوکربن
لغتنامه دهخدا
تتراکلرور دوکربن . [ ت ِ ل ُ دُ ک َ ب ُ ] (اِ) خواص فیزیکی و شیمیایی : مایعی است بی رنگ ، خنثی ،قابل اشتعال با طعمی لب گز و شیرین و سنگین تر از آب (وزن مخصوص آن 1/62 میباشد). با بوئی نزدیک ببوی اتریا بوی کلروفرم تقریباً در آب غیرمحلول میباشد. مواد چر...
-
تانن
لغتنامه دهخدا
تانن . [ ن َ ] (فرانسوی ، اِ) مأخوذ از فرانسه (تان = بلوط، مازو) جوهر مخصوصی است که از گیاهان مختلف گرفته میشود. «کلمه ٔ تانن یا جوهر مازو اصطلاح کلی است که برای مشخص کردن و نامیدن اجسامی که مبدأشان گیاهان مختلف بوده و تمام آنها دارای فنل و «پیروگا...
-
نورد
لغتنامه دهخدا
نورد. [ ن َ وَ ] (ص ) درخورنده . (لغت فرس اسدی ص 86) (اوبهی ). درخور. پسندیده . (صحاح الفرس ص 84) (برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرا) (رشیدی ). لایق . (غیاث اللغات ) (برهان قاطع). پسندکرده شده . (برهان قاطع). مناسب . (انجمن آرا) (آنندراج ). زیبا. (فر...
-
عقیق
لغتنامه دهخدا
عقیق .[ ع َ ] (ع اِ) مهره ای است سرخ رنگ که در یمن یافته شود، و جنسی است از آن که در سواحل دریای روم خیزد، تیره رنگ مانند آب که از گوشت نمکزده رود و در آن خطوط سپید خفی می باشد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). سنگ سرخ ، و نوعی از نگینهای لعل . (...
-
تخمیر
لغتنامه دهخدا
تخمیر. [ ت َ ] (ع مص ) پوشانیدن چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پوشانیدن روی . (اقرب الموارد) (المنجد). || مایه کردن در خمیر و گذاشتن آرد و گل ومانند آن را تا خمیر شود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). مایه کردن در خمیر. (از المنجد...
-
چاپ
لغتنامه دهخدا
چاپ . (اِ) طبع. باسمه . عملی است که بواسطه ٔ آن میتوان از روی یک نوشته چند نسخه ٔ شبیه به آن تهیه کرد. (لغات نو فرهنگستان ). طبع و باسمه و تافت و انطباع و تافتگی از روی خط و نوشته . (ناظم الاطباء)؛ چاپ اول ، طبع نخستین کتابی ؛ چاپ عبدالرحیم ، طبع او....