کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ژرژ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ژرژ
لغتنامه دهخدا
ژرژ. [ ژُ ] (اِخ ) (قدّیس ) نام امیر کاپادوکیه . او بسال 303 م . بفرمان دیوکلسین کشته شد. وی بالخصوص مورد افتخار و تقدیس انگلیسیان و مردم روسیه و ذکران او روز 23 آوریل است .
-
ژرژ
لغتنامه دهخدا
ژرژ. [ ژُ ] (اِخ ) داوید للوید. سیاستمدار انگلیسی . مولد بسال 1863 م . در منچستر. وی رئیس حزب آزادی خواهان و نخست وزیر کابینه ٔ ائتلافی از 1916 تا 1922 بود.
-
ژرژ
لغتنامه دهخدا
ژرژ. [ ژُ ] (اِخ ) مادموازل مارگریت ژزفین ویمر. هنرپیشه ٔ فرانسوی . مولد بایو بسال 1787 و وفات بسال 1867 م .
-
ژرژ
لغتنامه دهخدا
ژرژ. [ ژُ ] (اِخ ) ملقب به متاتسمیندل . یکی از قدیسات ارمنی . وی به تیالت (در گرجستان ) در حدود سال 1014 م . متولد شد و بسال 1072 درگذشت .
-
ژرژ
لغتنامه دهخدا
ژرژ. [ ژُ ] (اِخ ) نام دوک ِ ساکس . او را باربو گفتندی (1471-1539 م .).
-
ژرژ
لغتنامه دهخدا
ژرژ. [ ژُ ] (اِخ ) نام ناحیتی به افریقای جنوبی از مستعمرات انگلیس ، دارای 10095 تن سکنه .
-
ژرژ
لغتنامه دهخدا
ژرژ. [ ژُ ] (اِخ ) هانری . نویسنده و سیاستمدار امریکائی . مولد بسال 1839 در فیلادلفیا و وفات در نیویورک بسال 1899 م .
-
ژرژ
لغتنامه دهخدا
ژرژ. [ ژُ ] (اِخ ) یگُر ولادیمیرُویچ ملقب به دُل گوروکی یا درازدست . امیر شهر کیف و امیر اعظم روسیه . وی بسال 1157 م . پس از آغاز بنای مسکو درگذشت .
-
ژرژ
لغتنامه دهخدا
ژرژ. [ ژُ ](اِخ ) (قدّیس ) نام مردی مروّج دین مسیح . اسقف وُلای . عصر زندگی و احوال وی مبهم است ، برخی او را از مردم قرن اول و گروهی قرن چهارم میلادی دانسته اند. ذکران او روز دهم نوامبر است .
-
ژرژ
لغتنامه دهخدا
ژرژ. [ ژُ ](اِخ ) (نشان قدیس ...) نام نشان روسیه . آن را کاترین دوم ملکه ٔ روسیه به منظور سپاسداری از ابراز لیاقت بسال 1769 م . باب کرد. روبان این نشان را هفت راه ، چهار زرد و سه سیاه است .
-
ژرژ
لغتنامه دهخدا
ژرژ.[ ژُ ] (اِخ ) (گیورگیس ) رجوع به مهران گشنسب شود.
-
واژههای مشابه
-
ژرژ اسکولاریوس
لغتنامه دهخدا
ژرژ اسکولاریوس . [ ژُ اِ ک ُ یُس ْ ] (اِخ ) نام یکی از نوع پروران (هومانیست ها) بیزانسی در قرن پانزدهم میلادی . وفات بین سالهای 1468 و 1464 م .
-
ژرژ اول
لغتنامه دهخدا
ژرژ اول . [ ژُ ژِ اَوْ وَ ] (اِخ ) (جُرج اول ) نام امیر منتخب (الکتور) هانور و پادشاه انگلیس و سرسلسله ٔ خاندان هانور که تاکنون در انگلستان پادشاهی دارند. مولداُسنابروک بسال 1660 و وفات بسال 1727 م . وی بسال 1714 به شاهی نشسته است .
-
ژرژ اول
لغتنامه دهخدا
ژرژ اول . [ ژُ ژِ اَوْ وَ ] (اِخ ) پادشاه یونان پسر کریستیان نهم پادشاه دانمارک .وی بسال 1845 در کپنهاگ متولد شد و در سال 1863 تاجگذاری کرد و بسال 1913 م . در سالونیک به قتل رسید.