کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ژاژک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ژاژک
لغتنامه دهخدا
ژاژک . [ ژُ ] (اِ) در بعض لغت نامه ها آن را به لوبیا ترجمه کرده اند. (حاشیه ٔ لغت نامه ٔ اسدی ). و بیت زیرین در ذیل کلمه ٔ کوم در فرهنگ اسدی آمده است و معنی کلمه چنانکه معنی تمام شعر معلوم نیست : ماه کانون است ژاژک نتوانی بستن هم از این کومک بر خشک و...
-
جستوجو در متن
-
کومک
لغتنامه دهخدا
کومک . [ م َ ] (اِ مصغر) مصغر کوم . (فرهنگ فارسی معین ). سبزه که بر کنار حوض روید. کوم . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : ماه کانون است ژاژک نتوانی بستن هم از این کومک بر خشک و همی بند آن را.ابوالعباس (از یادداشت ایضاً).
-
ابوالعباس
لغتنامه دهخدا
ابوالعباس . [ اَ بُل ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) مروزی . ابن جبود. صاحب مجمع الفصحاء گوید: او در زمان مأمون خلیفه ٔ عباسی میزیسته و به سال 200 هَ. ق . درگذشته است و گویند مأمون را در سفر خراسان بفارسی مدح گفته و هزار دینار صلت یافته است و صاحب لباب الالبا...