کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ژاژومک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ژاژومک
لغتنامه دهخدا
ژاژومک . [ م َ ] (اِ) لوبیا را گویند و آن تخمی است که بعربی لیاء خوانند. (برهان ). رجوع به لوبیا شود.
-
جستوجو در متن
-
ژاژمک
لغتنامه دهخدا
ژاژمک . [ ژُ م َ ] (اِ) دانه ٔ لوبیا را گویند. و آن مخفف ژاژومک است .
-
ژاژوک
لغتنامه دهخدا
ژاژوک .(اِ) در بعض فرهنگها بدان معنی لوبیا داده اند و آن ظاهراً غلط و صحیح ژاژومک باشد چنانکه در فرهنگ جهانگیری ، سروری ، برهان ، سراج و غیاث اللغات آمده است .
-
ژاژک
لغتنامه دهخدا
ژاژک . [ ژُ ] (اِ) در بعض لغت نامه ها آن را به لوبیا ترجمه کرده اند. (حاشیه ٔ لغت نامه ٔ اسدی ). و بیت زیرین در ذیل کلمه ٔ کوم در فرهنگ اسدی آمده است و معنی کلمه چنانکه معنی تمام شعر معلوم نیست : ماه کانون است ژاژک نتوانی بستن هم از این کومک بر خشک و...
-
لوبیا
لغتنامه دهخدا
لوبیا. (اِ) لوبیاء . لوباء. (منتهی الارب ). از گیاهان دو لپه ای و از تیره ٔ پروانه داران و از دسته ٔ لوبیاها . این دسته اغلب ساقه های پیچنده و غلاف های دراز و دانه های بسیار دارند. (گیاه شناسی گل گلاب ص 221). دانه ای است چون نخود، لکن کشیده و کم حجم ...