کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ژاندارک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ژاندارک
لغتنامه دهخدا
ژاندارک . (اِخ ) (قدّیسه ) او را دارک یا آرک و دوشیزه ٔ ارلئانی نیزنامند و ژان اسم اوست . وی قهرمان ملی فرانسه است و بسال 1412 م . در دمرمی پای به عرصه ٔ وجود گذارد. زنی بغایت دیندار و متقی و اهل مکاشفه و مراقبه و مدعی نوعی وحی بود و میگفت که الهامات...
-
جستوجو در متن
-
لافایت
لغتنامه دهخدا
لافایت . [ ی ِ] (اِخ ) ژیلبر دو. نام سپهبد فرانسه بروزگار شارل هفتم و یکی از یاران ژاندارک . (حدود 1380-1463 م .).
-
لاهیر
لغتنامه دهخدا
لاهیر. (اِخ ) اتین دو وینیل . کاپیتان فرانسوی ، مولد وینیل در حدود 1390 و وفات 1444م . وی در محاصره ٔ ارلئان با ژاندارک دستیاری داشت وهم بر آن قصد بود که وی را از زندان روئن برباید.
-
ژارژو
لغتنامه دهخدا
ژارژو. [ ژُ ] (اِخ ) نام کرسی بخش در ایالت «لوآره » از شهرستان اورلئان بر ساحل چپ رود لوآر دارای 1855 تن سکنه . ژاندارک در سال 1429 م . بدانجا بر انگلیسها غلبه کرد.
-
پاته
لغتنامه دهخدا
پاته . [ ت ِ ] (اِخ ) کرسی بلوک لواره از ناحیه ٔ اُرلئان دارای 1391 تن سکنه . ژاندارک در این جا انگلیسیان را بسال 1429م . (833 هَ . ق .) منهزم کرد. و سپاهیان لوار نیز از آلمانیان بسال 1870م . (1287 هَ . ق .) به همانجا شکسته شدند.
-
خازن
لغتنامه دهخدا
خازن . [زِ ] (اِخ ) فرید. مدیر روزنامه ٔ الارز در جونیه (لبنان ). از اوست : تاریخ ژاندارک منطبع در مطبعه ٔ الارز جونیه بسال 1900 م . (از معجم المطبوعات ج 1 ص 809).
-
ژوونال دزورسن
لغتنامه دهخدا
ژوونال دزورسن . [ وِ دِ س َ ] (اِخ ) ژان دوم . نام پسر ژان مذکور در فوق . قاضی و اسقف و مورخ فرانسوی متولد به پاریس در سال 1388 و متوفی در سال 1473 م . او را تاریخی است در باب شارل ششم . وی در دادرسی ژاندارک نیز تجدید نظر کرده است .
-
تال بت
لغتنامه دهخدا
تال بت . [ ب ُ ] (اِخ ) جان . کنت اول «شروسبری » صاحبمنصب انگلیسی است که بدرجات عالی کشوری و لشکری نائل گشت . او بسال 1388 م . متولد شد و در سال 1453 م . درجنگ «کاستیلون » کشته شد.وی همعصر ژاندارک بود و بر اثر فتوحات و ابراز دلاوری در کشور فرانسه مشه...
-
اورلئان
لغتنامه دهخدا
اورلئان . [ اُرْ ل ِ ] (اِخ ) ارلئان . شهری است در فرانسه با جمعیت 71533 در مرکز ولایت لوار شمال فرانسه ٔ مرکزی بر رود لوار، کارخانه های نساجی و آمودن مواد غذایی دارد. از دوره ٔ رومیان وجود داشته در قرن ششم میلادی پایتخت یکی از ممالک فرانکها گردید و ...
-
تروی
لغتنامه دهخدا
تروی . [ ت ْ رُ ] (اِخ ) پایتخت قدیمی شامپانی و مرکز کنونی ایالت اوب است که بر کنار سن و 158 هزارگزی جنوب شرقی پاریس واقع است و 68900 تن سکنه دارد کلیسای بزرگ سن پیر و سن پل که درقرنهای 13 - 17 میلادی ساخته شده است در این شهر واقعاست و نیز کلیساهای س...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) جزّار پاشای سن ژاندارک (عکه ) یکی از وزرای مائه ٔ دوازدهم هجری دولت عثمانی . او بدانگاه که والی صیدا بود در برابر ژنرال ناپلئون مقاومتی سخت مردانه کرد و او را منهزم و سپاهیان او را پراکنده و ببازگشت مجبور ساخت و این معنی سبب ش...
-
برنارد شاو
لغتنامه دهخدا
برنارد شاو. [ ب ِ ] (اِخ ) جرج . نویسنده ٔ ایرلندی . وی در 26 ژوئیه ٔ 1856 م . در دوبلین در خانواده ای تهی دست متولد شد. در کودکی عشق به موسیقی را از مادر هنرمند خویش به ارث برد. پس از تحصیل اندک برای امرار معاش به کارهای مختلف مشغول شد سپس در لندن د...