کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چیننده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چیننده
لغتنامه دهخدا
چیننده . [ ن َن ْ دَ / دِ ] (نف ) آنکه چیند. که چیدن کار دارد. رجوع به چیدن در همه ٔ معانی شود: جان ، جانی ؛ چننده ٔ میوه . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
چینندگی
لغتنامه دهخدا
چینندگی . [ ن َن ْ دَ / دِ ] (حامص ) حالت و چگونگی چیننده . عمل چیننده . رجوع به چیننده شود.
-
قارظ
لغتنامه دهخدا
قارظ. [ رِ ] (ع ص ) چیننده ٔ برگ سلم . (منتهی الارب ). چیننده ٔ برگ درخت سلم . (ناظم الاطباء).
-
مقتطف
لغتنامه دهخدا
مقتطف . [ م ُ ت َ طِ ] (ع ص ) چیننده . چیننده ٔ میوه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (از اقرب الموارد).
-
گوهرچین
لغتنامه دهخدا
گوهرچین . [ گ َ / گُو هََ ] (نف مرکب ) چیننده ٔ گوهر. بردارنده ٔگوهر از راه یا از روی زمین . برگزیننده ٔ گوهر. || کنایه از چیننده ٔ کلمات نغز و فصیح باشد.
-
متکرب
لغتنامه دهخدا
متکرب . [ م ُ ت َ ک َرْ رِ ] (ع ص ) کرابه چیننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). چیننده ٔ خرمای کرابه . (ناظم الاطباء). رجوع به تکرب شود.
-
هابدة
لغتنامه دهخدا
هابدة. [ ب ِ دَ ] (ع ص ) زن حنظل چیننده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ، هَوابِد.
-
جناة
لغتنامه دهخدا
جناة. [ ج ُ ] (ع اِ) ج ِ جانی ، بمعنی گناهکار و چیننده ٔ میوه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
موچین
لغتنامه دهخدا
موچین . (نف مرکب ) چیننده ٔ مو. || (اِ مرکب ) موچینه . موچنه . (یادداشت مؤلف ). رجوع به موچینه شود.
-
نامصة
لغتنامه دهخدا
نامصة. [ م ِ ص َ ] (ع ص ) زن موی فرق و پیشانی چیننده دیگری را جهت زینت و آرایش . (منتهی الارب ) .
-
مخترف
لغتنامه دهخدا
مخترف . [ م ُ ت َ رِ ] (ع ص ) میوه چیننده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به اختراف شود.
-
مخثاء
لغتنامه دهخدا
مخثاء. [ م ِ ] (ع اِ) خریطه ٔ انگبین چیننده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
-
مجتنی
لغتنامه دهخدا
مجتنی . [ م ُ ت َ] (ع ص ) میوه چیننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد). کسی که میوه چیند. (ناظم الاطباء).
-
مشتار
لغتنامه دهخدا
مشتار. [ م ُ ] (ع ص ) (از «ش و ر») انگبین چیننده .(از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از محیط المحیط).