کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چکش نشانهگذاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چکش خوردن
لغتنامه دهخدا
چکش خوردن . [ چ َک ْ ک ُ خوَر / خُر دَ ] (مص مرکب ) کوبیده شدن آهن یا فلز دیگر. تَطَرﱡق .
-
چکش زدن
لغتنامه دهخدا
چکش زدن . [ چ َک ْ ک ُ زَ دَ ] (مص مرکب ) زر یا مس یا آهن را چکش کاری کردن . || چکش زدن برای کسی ؛ کنایه است از سعایت وی کردن و بدگویی کردن از او نزد دیگران .
-
چکش پذیر
لغتنامه دهخدا
چکش پذیر. [ چ َک ْ ک ُ پ َ ] (نف مرکب ) پذیرای چکش . درخور چکش خوردن . چکش خواره . و رجوع به چکش خواره و چکش خور و چکش پذیری و چکش خوارگی شود.
-
چکش پذیری
لغتنامه دهخدا
چکش پذیری . [ چ َک ْ ک ُ پ َ ] (حامص مرکب ) خاصیت چکش خوری فلزات . و رجوع به چکش خوارگی و چکش خوردن و چکش خوری شود.
-
چکش خوارگی
لغتنامه دهخدا
چکش خوارگی . [ چ َک ْ ک ُ خوَا/ خا رَ / رِ ] (حامص مرکب ) رجوع به چکش خوری شود.
-
چکش خواره
لغتنامه دهخدا
چکش خواره . [ چ َک ْ ک ُ خوَا / خا رَ / رِ ] (نف مرکب ) رجوع به چکش خور شود.
-
چکش خور
لغتنامه دهخدا
چکش خور. [ چ َک ْ ک ُ خوَر / خُر ] (اِمص مرکب ) قابلیت تخته شدن و کوفته شدن . (ناظم الاطباء). || (نف مرکب ) فلزات چکش پذیر. مواد چکش خور. خایسک پذیر. و رجوع به چکش خوردن و چکش خوری شود.
-
چکش خوری
لغتنامه دهخدا
چکش خوری . [ چ َک ْ ک ُ خوَر / خُر ] (حامص مرکب ) خایسک پذیری . قابلیت ورقه شدن فلز. و رجوع به چکش خور و چکش خوردن شود.
-
چکش کاری
لغتنامه دهخدا
چکش کاری . [ چ َک ْ ک ُ ] (حامص مرکب ) چکش زدن فلزات را. کوبیدن و صاف کردن زر یا مس یا آهن و جز اینها. چکش زنی فلزات : نقره ٔ صاف را تاب داده چندان چکش کاری کنند که بوی سرب نماند. (آیین اکبری از آنندراج ذیل لغت چکش ). و رجوع به چکش و چکش زدن شود.